به نام خالق هستی

سلام بر استادضیاء گرامی و دوستان عزیز

برداشت من از این قسمت:
مغز و ذهن ما مثل جعبه سیاه هواپیما میمونه،دیدی وقتی یه سانحه هوایی پیش میاد که باعث سقوط هواپیما میشه در صورتی که موقع به پرواز درآمدن اون هواپیما همه دستگاه هاش همه چیز رو نرمال و درست نشون میداده،بعد سقوط کارشناس ها میگن باید اول جعبه سیاه هواپیما رو پیدا کنیم تا بفهمیم نقص فنی بوده یا دستکاری عمدی،ذهن و مغز انسان هم همین طور هست،در هر شرایطی که هستیم باید برگردیم و به پستوهای ذهنمون مراجعه کنیم ببینیم با خودمون چه کردیم،،،
و به یاد داشته باشیم که چه رفتاری با بچه ها و اطرافیان خودمون داریم چون در بایگانی ذهن اونا هم میمونه پس:
هر رفتار و گفتار اشتباهی رو ترک میکنم.
و رفتار و گفتار و کردار مثبت خودم رو تقویت میکنم
سپاس از آموزه‌های ارزشمند استاد ضیاء🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀

به نام خداوند حکیم
سلام استاد آگاهی آفرین🙌

ذهن⬅️⬅️⬅️
جعبه ابزاریست برای ساختن زندگی

کار ذهن⬅️⬅️⬅️
بایگانی کردن مدارک و پرونده ها
(تمام اتفاقات زندگی)

نقش بایگانی⬅️⬅️⬅️
نگهداری از تمام مدارک و پرونده ها
(تمام اتفاقات زندگی)

ترساندن ممنوع🚫🚫🚫🚫🚫🚫
تقلید کردن ممنوع🚫🚫🚫🚫🚫🚫
تحریک کردن ممنوع🚫🚫🚫🚫🚫🚫
سرزنش کردن ممنوع🚫🚫🚫🚫🚫🚫
مقایسه کردن ممنوع🚫🚫🚫🚫🚫🚫
باور کردن هر نوع شنیده ممنوع🚫🚫🚫🚫🚫🚫

بنام خدای مهربان
سلام بخدای مهربانی
سلام به استادعشق “آفریدگار خودت باش” باید بیاموزیم اگر چیزی را برای خلق کردن نیافتیم
خودمان را از نو خلق کنیم وآفریدگار دوم خودباشیم
روزی با دستان خدا گلی بودیم که آفریده شدیم .والان بایداون گل را در دستان خود ورز بدهیم اضافاتمون را بگیریم و کم بودن های زندگیمون را اضافه کنیم .وباتجربه های زندگی ساخته شویم و همه ساخته شدن های زندگی به دست خودمان هست .گذشته پست سر هست و الان ساخته شود آینده روشن است واز گل خود چیزی بسازیم که شبیه به انسانیت هست به مهربانی هست به عشق است .استادعاشفتم عزیزی برام ازت سپاسگزارم خداازت راضیه بهترینی

سلام ودرود فراوان
فایل بسیار عالی بود .اینکه همه چیز درون ذهن مامیگذره واین ذهن چقدر قدرتنمد وتواناست که اگر درجهت رسیدن به خواسته هامون استفاده کنیم چقدر میتونه به ما کمک کننده باشه واینکه پرونده های ذهنی چقدر در زندگی ما پر کاربرد ومهم هستند اتفاقاتی که می افتند ودر ذهن ما طبقه بندی های زیادی رو ایجاد میکنند وحالا این ماهستیم که با تلاش وپشتکارمون میتونیم سرنوشت خودمون رو تغییر بدیم

بنام خدای خوب و مهربانم
درود بر استادِ بزرگوار
استاد از بایگانی صحبت کردند که مفهوم آن ، چیزهایی است که سالیان سال درون ذهنمون نگه داشتیم و بمحض برخورد با یک‌موضوع ، انها را بیاد خواهیم آورد . پس چه بهتر که همواره زیباترین ها و بهترینها را درون ذهنمون بایگانی کنیم و از روی جریانات منفی و بد ، سریع رد شویم👍
ذخیره یک خاطره و پیش آمد بد در ذهن ، عینا مثل نگهداری اشیاء و وسایل اضافی و بدرد نخور هست که هر زمان چشممون به آنها می افتد ، چیزی جز زحمت بیهوده و پشیمونی از خرید و نگهداری آن برامون نداره . پس دور بریزیم افکار و باورهای مُخَرِب و نابود کننده زندگی را و لذت ببریم از دنیای قشنگی که در آن در حالِ زندگی کردن هستیم . سپاسگزارم
🙏🙏🙏🌷🌷🌷

بنام خدای خوب و مهربانم
درود بر استادِ بزرگوار
همه‌ چیز ارتباط با ذهن دارد و تفاوت آدمهای موفق و نا موفق مربوط میشود به ورودی های ذهن این افراد🤔
ذهن مهمترین بخش سرنوشت ساز ماست ولی توجهی به آن نشده است .
استاد از بایگانی صحبت کردند که مفهوم آن ، چیزهایی است که سالیان سال درون ذهنمون نگه داشتیم و بمحض برخورد با یک‌موضوع ، انها را بیاد خواهیم آورد . پس چه بهتر که همواره زیباترین ها و بهترینها را درون ذهنمون بایگانی کنیم و از روی جریانات منفی و بد ، سریع رد شویم👍
ذخیره یک خاطره و پیش آمد بد در ذهن ، عینا مثل نگهداری اشیاء و وسایل اضافی و بدرد نخور هست که هر زمان چشممون به آنها می افتد ، چیزی جز زحمت بیهوده و پشیمونی از خرید و نگهداری آن برامون نداره . پس دور بریزیم افکار و باورهای مُخَرِب و نابود کننده زندگی را و لذت ببریم از دنیای قشنگی که در آن در حالِ زندگی کردن هستیم . سپاسگزارم
🙏🙏🙏🌷🌷🌷

سلام بر روشنگر مسیر الهی استاد مهربان
صحبت از چیزی شد که کسی بهش توجه نداره و همه فکر میکنند که سرنوشتشون از قبل نوشته شده و انها محکوم به این زندگی هستند و ان را تحمل میکنند .
شما اشاره به دو چیز گرانبها کردین یکی ذهن پر قدرت و اعجاب انگیز ما و دیگری توجه .
قبلا شنیده بودم که ذهن گنجایش زیادی داره ولی از کاراییهایی که میتونه انجام بده ،اطلاعی نداستم که این را در این مسیر شناختم و متوجه شدم که مسیر زندگیمان را خودمان میسازیم و میتوانیم ان را تغییر دهیم ،و همین باور قشنگ من رو امیدوار میکند ،چون قبلا فکر میکردم من محکوم به این زندگی هستم .
تمام ترسها و دردها وکمبودها ریشه در باورهای گذشته دارد، باورهای خوب یا بد ،در مورد روابط وسلامتی وثروت در ذهن ما بایگانی شده و در مواقع خواص رونمایی میشوند،یعنی وقتی که میخواهیم کاری انجام دهیم ،این باورها ، باعث میشوند ما نتوانیم کار دلخواه خودمان را انجام دهیم .♥️

ممنون ازاستاد بزرگوار 🌹🌹🌹

.
سلام و درود.
تفاوت افراد موفق و نا موفق فقط در ورودی های ذهنشان هست.و هر چیزی را باور کردیم و قبول کنیم.
هر چیزی رو توجه کنیم اتفاق می افتد.
پس آگاهانه مثل دوربین برای تصویر برادری از زیبایی ها توجهمان را بگذاریم روی چیزهای خوب.
البته طول میکشد تا نگاه و دیدگاه تغییر کند،چون ذهن تغییر را دوست ندارد و برای هر تغییری مقاومت میکند
اما با تمرین و تکرار شدنی است.
ذهن هر اتفاقی را که در گذشته افتاده ضبط میکند و همه اینها پرونده سازی شده و باعث شده که باور های ما را تشکیل دهند،برای همین پرونده های متفاوتی که در ذهن هر کس با توجه به شرایط و مکان زندگی تشکیل شده تفکرات انسان ها و تصمیم هایشان با هم فرق دارد.

سلام ودرود فراوان
این فایل درمورد قانون توجه وبایگانی صحبت شد وواقعا آموزنده وجالب بود اینکه ذهن مایک بایگانی ویک کامیپوتر عظیم وبزرگ هست ودائما درحال جمع آوری داده ها واطلاعات مختلف از جاهای مختلف هست وزمانی ماتبدیل به یک آدم موفق میشیم که آگاهانه روی این ورودی های خودمون توجه کنیم وهرچیزی رو وارد ذهن خودمون نکنیم واجازه ورود به هرچیزی را ندهیم .واین رمز اصلی آدم های موفق هست افرادی که اجازه نمیدهند هرچیزی وارد ذهنشون بشه.
ذهن ماهم این اطلاعاتی را که دریافت کرده در مورد هرموضوعی که باشه اونها رو دسته بندی وطبقه بندی کرده ووقتی ما درجایی باخاطره ای مشابه اون بایگانی مواجه میشیم اون تجربه وخاطره رو برای ما بالا میاره .
برای موفقیت ویا ساختن باور وخاطره جدید باید روی ورودی های ذهنمون توجه کنیم واین کار آرام آرام اتفاق میوفته وبه یکباره انجام نمیشه

با درود فراوان بر آفریننده عشق ❤️❤️❤️

بایگانیهای ذهن ما ، همان باورهایی هستند که بدون دخالت ما در وجود ما تشکیل شده اند،اینکه این کمد بایگانی در تشکیل آن و پردنده های آن ما هیچ گونه دخل و تصرفی نداشتیم، اماااااا از هم اکنون و این لحظه که پا در درون این مسیر گذاشته ایم و در واقع به وجود ارزشمند خودمون ارزش داده ایم پس باید هواسمان به ورودیهای ذهنمون باشه .
و مراقب راه ورودی بایگانیها باشیم، اینکه پرونده های باورهای بایگانیهای قبلی را شناسایی کنیم و انها را از بین ببریم و به جای آنها پرونده هایی از جنس شدن ، از جنس معجزه و … را با گوش دادن و خواندن نتایج دوستانی که در این مسیر هستند آنچنان باور قوی در وجودمان ایجاد میکنه ، که ناخوداگاه میگوییم وایییییییییییی برای دوستم چنین اتفاق شگفت انگیزی افتاد .

پس برلی من هم این اتفاق میافته و در شرایطی که قرار میگیریم .
سریع چنین پردنده هایی از جنس شدنها ،از جنس امکان پذیر بودن ، از جنس میتوانم ها شکل میگیرد .
😊😊🌼🌼💝💝❤️❤️

سلام و عرض ادب و بنام خالق خوبیها

دیدگاه من در خصوص هشتمین قسمت سریال امپراطوری عشق
تفاوت میان افراد موفق و ناموفق در خصوص همین ذهن هست // اینکه
✅ موفق ها حاکم بر ذهن هستند و ورودیهای ذهن را تحت کنترل دارند
❌ اما افراد ناموفق برده ی ذهن هستند و ورودیهای ذهن را تحت کنترل ندارند

موارد مورد بحث این جلسه
ذهن
توجه
ذهن سازنده ی سرنوشت و زندگی ماست
ذهن ما دارای یک بایگانی هست که در آن کلی خاطرات قرار دارد و این خاطرات تلخ و شیرین فراوانند و گاهی با یک اتفاق کلی از این خاطرات تداعی میشوند
در کنار مثالهای استاد
من هم مثالی را عنوان میکنم
اینکه مثلا اگر در چند سال پیش در هنگام خوردن مثلا یک قورمه سبزی دعوا و جنجالی بین اعضای خانه رخ داده و سرصداها بالا گرفته ….
حالا بعد از سالها هر زمان عطر قرمه سبزی بلند شود میتواند رصحنه ی سر و صدا و جنجالها را تداعی کند و همیشه عطر قورمه سبزی یاداور سرو صدا و دعوا و جنجال خواهد بود
و این تداعی کردن کار بایگانی ذهن ماست
و این اتفاق بصوت ناخوداگاه رخ میدهد
ناخوداگاه
و این به دلیل حاکمیت ذهن ناخوداگاه بر ماست
راه فرار از این تداعی این هست که بایگانی را از این اندوخته ی اشتباه و این تعریف اشتباه خالی کنیم
یعنی معادله ی
( عطر قورمه سبزی = جنجال و دعوا )
را از بین ببریم
میتوانیم با تمرین و ممارست حاکم بر این ناخوداگاهی شویم و آگاهانه بر ذهنمان حاکم شویم

مثلا در همین مورد میتوان به محض اینکه عطر قورمه سبزی را حس کردیم آگاهانه تصویری از یک شادی را مجسم کنیم تا صحنه ی دعوا کمرنگ و محو شود
مهم استکه ما بجای ناخوداگاه // خوداگاه عمل کنیم و حاکم بر ذهن باشیم

۱۴۰۱/۶/۲۸

به نام خالق عشق
سلاو درود به استاد عزیزم
من با گوش کردن به فایل های شما ودراین سایت کلی حس خوب و ارامشی گرفتم .ازدرو دیوار برام انرژی میاد.
خدایا شکرت که دارم شکرگزاری میکنم و با شکرگزاری زندگیم زیباتر میشود.
و میدونم که لایق بهترین ارامش و بهترین معجزه هستم .
سپاس از استادعزیزم که اینگونه باعث دگرگونی و شکل گیری شخصیت انسانی و شکوفایی خود واقعیمان شده اند.

با درود مجدد خدمت استاد گرامی
یاد دوره الهام بخش راه رسیدن به رویاها افتادم که شرح حال ۲۰ ساله استاد بود و خاطرات تلخ و شیرین این دوره نیز از بایگانی های درون ذهن استاد هست که بصورت کامل برامون تعریف کردند 👌
در اینگونه مواقع یاد اوری خاطرات حتی تلخ گذشته چون‌بمنظور درس دادن هست ، کاملا درسته چون یاد آوریش برای خودِ استاد که اکنون در شرایط موفقی هستند باعث شکر گزاری و خوشحالی و برای ما که گوش کردیم نوعی یادگیری بود که در مواقع مشابه بدونیم چه حرکتی بهتره و این خیلی به موفقیت ما کمک میکنه سپاس از این آموزشهای ارزشمند 🌹🌹🌹

بنام خدای مهربانی ها .درود فراوان به استاد عزیزم ،🌷🌷.در دنیای ما فقط آرامش و هماهنگی وجود دارد ..زیرا خداوند همراه من است .او پادشاه آرامش است .واستاد عزیزم نماینده ی خدا روی زمین است که با خلوص نیت تجربه واگاهی هایش را در اختیار ما گذاشته …من یاد گرفتم همه آدم های دنیا را دوست داشته باشم وبرای هرکدام خوشحال باشم که موفق هستند …خداوند در کانون ومرگز وجود من قرار دارد .خداوند آرامش و صلح مطلق است .من در آغوش این آرامش هستم ..من ذهنم را کنترل میکنم که دیگر هیچ ترسی را وارد خود نکنند من حضور مقدس خداوند را در درون اطرافیانم هم احساس میکنم .اگر آگاهی درست پیدا کنیم خداوند را در آنچه در اطراف من است مشاهده میکنم .من به آرامش درونی خودم که در سراسر وجودم رها شده پناه میبرم .تا به وسیله ی آن .همه ی مشکلاتم را حل میکنم .اگر استاد را همیشه دنبال کنم ودرجا نزنم این آرامش را تا ابد به همراه دارم ..

درود به استاد عزیزم.
فایل های اشتباهی که در ذهن ما بایگانی شده و زندگی آشفته حاصل همون فایل ها هست.
و احساس میکردیم اگر اون فایل ها رو قبول نکنیم همرنگ جماعت نیستیم و رسوا میشویم.
و حاصل آن همه افکار و باور ها زندگی های آشفته ای هست که بجز زجر چیز دیگه ای نیست.
هیچ زمان هم نمیتوانستیم مخالفت کنیم و یا دنبال چگونه حل کردن اون باشیم چون دخالت در کار خدا بود و گناه کبیره.من به یاد دارم زمانی که در مورد خدا از مادرم میپرسیدم میگفت ازین سوالا نپرس کافر میشی😅یا فلانی رفت تو فکر اینکه خدا چیه و چطوریه دیوونه شد.
اما اکنون که در مسیر خود اگاهی و خودشناسی قرار گرفته ام چه زیبا خدا رو درک کردم و فهمیدم و در حال پاکسازی همان فایل های اشتباه بایگانی شده ام لذت زندگی شیرین و دلچسپ رو میفهمم.

بنام خدای مهربان
درود بر استاد ضیاء بزرگوار
باز هم از اهمیت ذهن صحبت شده و تفاوت افراد موفق با ناموفق در همین بایگانی کردن افکار مثبت یا منفی هست 👌
در طول دوران زندگی به تدریج یه سری افکار مثبت و منفی درون ذهن بایگانی میشود که در زمانهای مشخص و بر اساس نیاز بعنوان سابقه از آنها استفاده میشود و ذهن ، تمامی جریانات زندگی را از زمان تولد بایگانی میکند که در زمان برخورد با موقعیت مشابه ، اون موضوع بلافاصله در ذهن پرونده اش فعال میشه مثل ترسیدن از بعضی حیوانات مثل عقرب و مار که مثال زده شده است
کارِ ذهن فقط بایگانی هست و کاری به خوب و بدش نداره پس چه بهتر که همواره جریانات خوب را بایگانی و از بدها درسش را یاد بگیریم👍
در زمینه روابط باید یاد بگیریم که واکنش افراد مختلف با برخوردها متفاوت هست و این هنر ماست که پاشنه اشیل هر فرد را بشناسیم و بر اساس اون برخورد مناسب داشته باشیم نه کپی کردن از نحوه رفتار دیگران زیرا پیامدهای ناخوشایند خواهد داشت 🌹🌹🌹

بسیار عالی بود استاد ممنونیم و سپاسگزار از این همه آگاهی و دانش❤🌺

درود بر استاد ضیاء گرامی ،
امروز یکباره خاطرات تلخ زندگیم در گذشته های دور ذهنمو مشعول کرد و دقایقی حالم دگرگون شد و تاسفی بمن دست داد که چرا آدمای دور وبرم و نزدیکانم اینقدر به من بدی کردند و من همواره درون خودم ریختم و تحمل کزدم …
چرا همیشه جواب خوبیهایم بدی و کینه ورزی بود و هزاران چرا که اگر بخوام اینجا بنویسم از حوصله دوستان خارج و حال خودمو خراب میکنه …
مثل همیشه تنها فکری که به ذهنم زد اینکه برم سراع سایت و هدایتگر ببینم منو کجا میبره که اومدم اینجا و براستی حرفای استاد کاملا مرتبط با بایگانیهای مخرب ذهنم بود و مصمم شدم اون پرونده های اذیت کن رو از درونم بیرون بریزم و در حال زندگی کنم 👍👏🌷
در زندگی فعلی من هیچ اثر و آثاری از آدمای منفی نیست اونا خودبخود از زندگی من حذف شده اند زیرا من دیگر اون آدم ضعیف و منفی باف نیستم و سعی میکنم با آدمای مثبت و موفق نشست و برخاست کنم لذا پیرامونم همه چیز عالیست 👍🌷

درود وسپاس از مهربان استادم ..همون طور استاد فرمود من قبل ورود به این سایت فکر میکردم سرنوشت دست خداوند وقبل تولد همون طور که بزرگترها به من گفته بودند من باور کرده بودم سرنوشت واتفاق های که برای من میفته بخاطر خداوند این طور صلاح دونسته واصلا تلاش نمی‌کردم عوض بشم وزندگی ام عالی تر بشه ..پس باید ذهن مون شستشو بدیم ..اگر همون طور افکار منفی تو ذهن ما باشه تا کوچک ترین اتفاقی بیفته دوباره تمام اتفاقات گذشته میاد تو ذهن ما که قبلاً ذخیره کرده بودیم وکلی روان ما رو بهم می‌ریزه ..

باسلام ودرود فراوان
توجهات ماهستند که در زندگی ما تاثییر گذار هستند.وایت توجهات باعث میشن در زندگی ما اثر گذار باشه.واین ها همه باعث ساختن یک ذهنیتی در مامیشوند وپرونده هایی رو درذهن ما ایجا میکنند ویا یک خاطره هایی ایجاد میشوند وبصورت ناخوداگاه در زمانی که با اون اتفاق مواجه میشوند دوباره این پرونده هادر جای مشابه جلوی چشم ما می آیند وباید کم کم این دیدها وباورهای گذشته را کنار بگذاریم تا ذهنمان رو شستشو بدیم

با عرض سلام به استاد عزیز و دوستان
در فایل ۸ امپراتوری عشق فهمیدیم که توجه به ذهن که واقعا من تجربه داشتم توجه به ذهن زندگی ما رو می سازه و اگر چیز های منفی وارد ذهنمون بشه فقط به بقیه میگیم که تو ذهن من رو منفی کردی و فقط باد ذهنمون رو در اختیار حرف های مثبت و چیز های مثبت قرار دهیم و نکته بعدی باور ها ما باید اگر باور های منفی در ذهنمون داریم با باور های مثبت جایگزین کنیم و بایگانی های ذهنمون که مخصوص حرف های منفی هست رو پاک کنیم و به جای اون باور های مثبت در ذهنمون قرار دهیم

باسلام ودرودفراوان خدمت استادعزیز
دونکته ای که مهم بوددراین فایل وشماخیلی رساوشیوامطرح کردین
اول ذهن ودوم توجه
ذهن هست که زندگی مارومی سازد درحالی که اصلا توجهی به آن نداشته ایم وهمیشه دیگران رو مقصر اتفاقات زندگی می دانستیم اینکه درگذشته تابه امروز چه اتفاق هایی دراطرافمان افتاده که تاثیرش همچنان هست
مثا ل سرنوشت که بیان کردین من خودم ازآن دسته افرادی بودم که خیلی این نکته روشنیده بودم که سرنوشت قابل تغییرنیست ودرآن نمی توان دست برد همیشه باید باسختی ها جنگید وسختی ها تمومی ندارد همیشه ناراحت وغمگین بودم اگراتفاقی می افتادکه هضمش برایم سخت بود ولی الان متوجه شدم که سرنوشت هرکس دست خودش است واین باوراشتباه رو ازذهنم پاک کردم وتمامی تلاشم براین است که زندگی جدیدم پراز اتفاقات عالی وهیجان انگیز وهمین باورجدید به نیروی فوق العاده ومنحصربه فردمی دهد
ممنونم بابت این همه آگاهی های جدید

به نام خدای مهربان وبخشنده
باسلام ودرود
نکاتی روکه مطرح کردین درموردافکارمنفی ومحدودکننده واینکه چگونه رهاشویم باید شستشوی مغزی شویم
شستشوی مغزی ازچه راههای هست اول اینکه همه چیز رو آگاهانه وارد زندگی کنیم دیگرمثل قبل پای صحبت دیگران نشینیم وبه دردل ها وحرف های آنها گوش ندهیم تمامی توجه وتمرکزمان بروی نکات مثبت وزیبا باشدتابتوانیم همان ها راجذب کنیم
مثال که گفتین درموردثروتمندان باورخیلی ازمااین هست که ثروتمندان رو شاید دوست نداشته باشیم یااینکه این ثروت روازچه راهی بدست آوردند ونگاهی خوبی به آنها نداریم درحالی که الان یاد می گیریم که قراراست ثروتمندباشیم اول باید نگاه درستی به آنهاداشته باشیم تادرمدارآنها قراربگیریم

با درود فراوان بر آفریننده عشق ❤❤❤

استاد فوق العاده ساده و شیوا بیان کردید .
بایگانی ذهن ما همان باورهای ماست که هیچ دخل و تصوری در ذخیره سازی آنها نداشته ایم ودیگران با استفاده از قدرت کلامشان یک پرونده را توسط گوشهای ما به درون ذهن ما فرستاده اند که زمانی در موقعیت آن اتفاق قرار میگیریم سریه ذهن در بایگانی اش سرچ میکند و درست عین همان پرونده بایگانی را برای ما خلق میکند ولی نکته ای که اینجا وجود دارد:
((((منحصر به فرد بودن و تفاوت ما با دیگران است .که چه از نظر ظاهری و چه از نظر باطنی ما با همدیگر متفاوتیم )))
پس در نتیجه پرونده بایگانی که توسط یک نفر دیگه خلق شده و دستان خودش توسط قدرت کلامش به واسطه گوشهای ما که همان ورودی های ذهن ماست بایگانی شده است متناسب با شخص ما نیست .
حال سوالی که اینجا مطرح میشود این است که چرا بعضی افراد موفق و بعضی ناموفق هستند ؟؟
تفاوت این افراد در آگاهی آنها است، انسانهای موفق آگاهانه پرونده های دیگران را در درون صندوقچه ذهنشان بایگانی نمیکنند و گوشها و چشمها و حتی ارتباطات خودشان را با دیگران قطع میکنند چون به ارزشمند بودن صندوقچه بایگانی ذهنشان پی برده اند و آگاهانه و به صورتی یک سیستم امنیتی و حفاظتی بر روی ورودی های خود قرار داده اند و هر آنچه متناسب با سیستم صندوقچه ذهنی آنها باشد و هماهنگ و هم مدار و هم فرکانس با وجود با ارزش و منحصر بودن و اشرف مخلوقات بودنمان بود وارد این صندوقچه بایگانی ذهنی خود میکنیم.

پس باید بایگانیهای ذهنیمان که همان باورهای ماهستند را پاک کنیم .و آن باورها و بایگانهایی را در صندوقچه با ارزش ذهنمان قرار دهیم که متناسب و هم مدار و هم فرکانس با منحصر به فرد بودن و متفاوت بودن و اشرف مخلوقات بودن ماست را خلق کنیم .

.

سلام خدا قوت …من صبور هستم وبا تلاش و تمرین وتکرار فایل ها سیاهی افکارم را پاک میکنم ومغزم را شستشو میدم وباور های سفید را جایگزین میکنم ….چون باوری که پدر ومادرم تو ذهنم کاشته بودن که خداوند سرنوشت رو اینطور صلاح دونسته ومن هم تسلیم شده بودم وباور کرده بودم خداوند منو از محبت های بی نصیب گذاشته وحتی بعضی خرافات که میگفتن وباور کرده بودم ..که تو اگه خوشبخت نیستی یا برادرت داره اذیتون می‌کنه بخاطر اینکه حتما پدر ویا مادرت گذشته خطا کردن وخداوند نتیجه ی اعمال اونا رو سر شما آورده ومن ساده باور کرده بودم وبجای اینکه خودم عوض کنم دنبال این بودم که آیا گذشته پدر ومادرم چه اشتباهی کردن ویه جور اونا مقصر میدونستم که باعث شدن من زندگی ام الان اینطور باشه ..والان که متوجه دارم میشم شرمنده ای پدر ومادرم شده ام .که چرا راحت قضاوتشون کردم ..ولی خوشحالم که الان دارم جبران میکنم ودیگه گذشته تموم شد ومن الان در حال زندگی ام را عالی می‌سازم ‌‌..

سلام خدا قوت استاد گرامی .بله دقیقا استاد من تا الان فکر میکردم سرنوشت من از قبل دنیا که آمدم. خدا نوشته ،🥰.واین همه ناراحتی رو قبول کرده بودم .که باید بسوزم و بسازم ،🥺🥺.ای کاش کسی بود چند سال پیش این حرف ها رو به من میزد تا از خواب غفلت بیدار شم .،🌟🌟در مورد بایگانی که فرمودین بله وقتی پرونده ی که از قبل چه تو آگاهی چه مدرسه لازمون بشه وقتی به ما بدن حتی شلاق های ناظم مدرسه خاطرات دوران مدرسه برامون زنده میشه چه خوش بودیم چه ناراحت ،☺️☺️☺️.استاد عزیزم امروز دفتر خاطرات که دوران مدرسه پایان مدرسه بود که همکلاسی هایم داده بودم رو خوندم کلی خاطرات زیبای اون زمان برام زنده شد وکلی حتی بعضی ورق ها میخوندم اشک ریختم .که چطور فکر میکردیم با همکلاسی هایم والان هر کدوم یه جایی هستیم واز هم خبر نداریم ..،🧡🧡🧡🧡🧡🧡..اون خاطرات تو ذهن من بایگانی شده بود وبا دیدن دفتر خاطرات مثل سینما آمد جلو چشمم ..الان 32ساله شدم ولی هنوز میخام گذشته ورق بزنک تک تک اون ساعت ولحظه ها چه خوب بودن چه بد میاد جلو چشمم حتی دوران کودکی که پدرم تو اوج بچگی بخاطر من چادر سر نکردم دقیقا شش وهفت ساله بودم جلو دوستان بچگی من کتک زد ..،😅.ولی عقده تو گلوم بود الان با یاد آوری گریه ام میگیره که با طرز فکر خانواده ی من چقدر تو ذهن من انباشته میشه الان چادری نیستم ولی وقتی جای پدرم میرم ناخدا گاه اون لحظه میاد جلو چشمم که باید چادر سرم کنم بابام بدش میاد درصورتی الان اختیار زندگی خودم دارم ولی باز استرس میگیرم نکنه جلو کسی منو ضایع کنه …از قدیم گفتن از هرچی بترسی سرت میاد ..بله استاد ترس برادر مرگ‌.در مورد عقرب و مار بله حق با شماست .من این موضوع یاد خاطره ای از نزدیکان افتادم ،😔😔.یکی از اقوام چون از عقرب و مار خیلی می‌ترسیده حتی اگه میدیده بدنش کهیر می‌زده ولی یه روز زنبور نیش زده ولی متوجه زنبور نبوده ولی گفته یه چیز نیشم زد نکنه عقرب باشه .ولی همون جا قلبش میگیره وسکته می‌کنه وبیمارستان نرسیده وفوت شده الان میفهمم اون آقا تو ذهنش عقرب بزرگ درست کرده اگر نیش بزنه تمومه وواقعا تموم شد وفوت شد ،🌞🌞🌞🌞.تو خونه پدر بزرگم تو روستا خانمی زایمان کرده بود چون قدیم ها البته مادرم برام تعریف می‌کنه اون وقتها بیمارستان نمیوردن چون وسیله ی نبوده تو روستا ولی چون جن وقبول داشتن که جن وجود. داره این خانم بعد ده روز زایمانش می‌ره تو حیاط که سرویس بهداشتی که تو حیاط بوده تا وارد میشه گربه ای در باز بوده یه دفعه خودش پرت می‌کنه روی این بنده خدا این همون جا فکر می‌کنه این کند بوده تو قیافه ی گربه ..زده خودش به این خانم سکته می‌کنه میبرنش پیش دعا نویس که قبول داشتن میگه جند بوده دل وقلوه ی خانم دزیده وبرده وزن تا میشنوه تموم می‌کنه وفوت میشه ،،🖤🖤🖤🖤الان میفهمم اون خانم چیز عادی بوده ولی چون ترس داشته و از قبل از جند تو ذهنش ضبط شده بوده وقبول کرده حرف دعا نویس وباعث مرگش شده ،🖤🖤🖤..الان که مادرم تعریف می‌کنه هرچی میگم نه اینطوری نبس ولی چون اون حرف ها قبول کرده منو قبول نداره..چند روز پیش همسایه مون گفت من تنهام میای من برسونی تا جای دعا نویس حالم بده دعا بگیریم منم اول خاستم منصرفش کنم ولی یاد حرف استاد افتادم نباید من الان اول راهم کسی نصیحت کنم وچیزی بشنوم باز. رو خودم تاثیر بذاره ..ایشون رسوندم گفت منتظرم بمون منم کنجکاو بودم استاد رفتم بالا یه آقایی تو یه اتاق نشسته بود یکی یکی به نوبت میرفتن داخل دقیقا چند تا کاغذ با زعفرون حروف الفبا بخدا نوشته بود وبه همونو میداد خنده ام گرفت نتونستم تحمل کنم استاد گفتم آقا چرا به همه مثل هم میدی دعوا کرد گفت برو بیرون تو که قبول نداری چرا آمدی ،😁😁😁.باور کنین استاد آنقدر تو کرونا مردم جمع بودن از هرکس یه عالمه پول می‌گرفت فقط می‌گفت کارت بکشین دستگاه پز کنارش گذاشته بود .من همون یه ساعت فهمیدم این آقا حداقل روزی بیست میلیون داره از مردم ساده پول میگیره وله گفتهی همسایه مون اون آقا معتاد بود چون قدیم پدر این آقا کتابی برای دعانویس براش ارث گذاشته این شروع کرده کار باباش انجام دادن .وچون مردم باباش قبول داشتن وبه همه گفتن اینکه پسر همون پدره کارش درسته بخدا استاد بهترین ماشین سوتر شد شاید میلیاردی قیمت داشت چون ما آخرین نفر بود یک متوجه شدم دربست صبح هرمز بدون سرکار بره میاد یه شیفت میمونه کاغذ از قبل آماده کرده به خورد مردم میده ومردم ساده باور میکنن سردرد یا مشکلی دارن با دعای این آقا برطرف میشه ..الان من میفهمم چقدر مردم ساده هستن با این پیشرفت هنوز قبول دارن حتی به بعضی ها میکفت گوسفند بیارین قبول میکنم به جای پول اونا قبول میکردن ..داشتم همون جا سکته میکردم چون قانون فهمیدم دلم برای مردم ساده می‌سوخت ..جالب اینحاس با پلیس هماهنگ در ماه مبلغی به اونا میده که بهش گیر ندن ..خیلی حرف زدم عذر خواهم طولانی شد

با درود فراوان
در هنگام گوش دادن این فایل برای یک لحظه تصور کردم ذهن ما و فکر ما و عقل ما کاری ندارد جز مثل یک رباط و ادم اهنی که هر برنامه ای را برایش تعریف کنیم ثبت و ضبط میکند و بر روی این جسم زیبا و لطیف انسان با توجه به اطلاعات و ورودیهایی که خودش هیچ دخل و تصوری ندارد و برایمان بایگانی انجام میدهد زندگی این انسان خاکی را تحت تاثیر قرار میدهد .
درست انگار ذهن کنترل این انسان را به راحتی در دست دارد و مانند ادم اهنی به هر طرفی بخواد راهی میکند البته با توجه به ان داده هایی که خود انسان از روی نااگاهی و درد ودل برای ذهن کرده انها را مانند سازمان اطلاعات بدون هیچ رحمی و بخششی بایگانی میکند .

البته این ذهن قوی و کنترل کننده تا زمانی قوی است که پای دل و احساس وسط نیاید و ان زمان است که ضعیف میشود وقتی دل و احساس و ان قلب زیبای انسانی توسط اداره خود انسان شروع به تپیدن و عشق ورزیدن بکند عقل ضعیف میشود باطری و شارژ ان کم کم تمام میشود و سر تعظیم در برابر ان نیروی عشق که شامل مهربانی و بخشش و رهایی و زیبایی و خوب بودن و خوب دیدن است میکند .

پس بیاییم قلب و احساسمان را ببینیم و میدان عمل به ان بدهیم که زندگی خودمان و اطرافیانمان را تحت تاثیر قرار میدهد درست مانند نور خورشید که باعث گرم شدن زمین و زندگی بخشیدن به تمام زیبایی های دنیا چون طبیعت و هر زیبایی که وجود دارد میشود .
عشق و قلب و احساس انسان هم ، همانند خورشید اگر ما اجازه دهیم بتابد دنیا را با نیرو و گرمای خود گرم میکند و زندگی و هستی و زیبایی می افریند .
اگر همه ما انسانها میدانستیم که هر کدوم در درون قلب خود یک خورشید گرما بخشی از عشق و احساس داریم و دریچه دل خود را میگشودیم دنیا پر از نور و روشنایی و خوبی و زیبایی و لذت و ثروت و فراوانی میشد .
به امید انکه روزی تمام انسانها با اگاهی از خورشید درونی خود دریچه ان را توسط اراده خودشان باز کنند و دنیا پر از روشنایی و پاکی شود .

باسلام وقت بخیر به استاد گرامی.واقعا موضوعی که گفتید درمورد بایگانی کردن که درزندگی واقعا بارها وبارها برامون تکرار میشه وباید یک جایی آغاز کنیم واین بایگانی رو برای یک جایی تعطیل کنیم.وبه نظرم راه تعطیل کردن این بایگانی شروع از خودمون هست که اینکار اول جهان درون خودمون وبعد جهان پیرامون رو تغییر میده
شاید سخت باشه اما غیر ممکن نیست.من میتوانم

درود استاد ضیاء،در حین گوش دادن به فایل هشتم همینجور بایگانی های پشت سرهم میومدن توی ذهنم؛خیلی جالبه ماها چه کردیم با خودمون و روح و روانمون؟!!!استاد چرا نباید از همون بچگی با این مطالب آشنا میشدیم و درست رفتار میکردیم ؟؟!!واقعا برام سواله؟
و از همه مهمتر نقش ما بعنوان پدر مادر چقدر اینجا پررنگه…که چطوری خودمون رفتار کنیم زندگی کنیم که بایگانی های خوب و درستی توی ذهن بچه هامون بگذاریم.خیلی لذت بردم از گوش دادن فایل .مثل بقیه فایل ها.صمیمانه سپاسگزارم

درود بر استاد ضیاء گرامی ، در این فایل از ذهن و بایگانی کلیه رخدادهای خوب و بد دوران زندگی توضیح دادید و بسیار عالی بود ذهن ما دقیقا بمانند یک منبع اطلاعاتیست که با توجه به مسائلی که پیش میاد بفوریت عکس العمل نشانداده و خاطرات خوب یا بد را بیاد میاورد ولی متاسفانه این بایگانی فقط یک منبع ذخیره هست و بندرت پیش میاد که با موارد مشابه برخورد کنیم و بتونیم از تجربیات خوب یا بد یک واکنش در گذشته ، در برابر مورد مشابه که بعدا پیش میاد ، استفاده لازم را ببریم و اونو بکار گیریم .. اینجا سوالی که برای من پیش میاد و سوال دوستمون هم بود اینکه ایا راهی هست که بتونیم اطلاعات مخرب و بد که زمان یاد اوری مارو بهم میریزه رو ، از ذهنمون پاک کنیم ؟
در قسمت دوم و مثالی که زدید بله دقیقا هیچ دو فردی در دنیا شبیه هم نیستند که بشه باهاشون با یه برخورد مشابه، نتیجه مشابه گرفت .. بنظر من شناخت درست و دقیق طرفین از یکدیگر و بدست اوردن نقطه ضعف طرف مقابل و انگشت گذاشتن روی آن نقطه میتواند نتیجه مطلوب و دلخواه را به طرفین بدهد از فایل خوبتون سپاسگزارم🙏🌹

سلام خدمت استاد بزرگوار
این فایل هم خیلی جالب و پربار بود در مورد ذهن و توجه صحبت فرمودین که ای کاش به جای درس هایی که در مدرسه بهمون می گفتن در مورد مهارتهای زندگی و اینکه چطوری از ذهن مون استفاده کنیم بهمون آموزش میدادن و یه سوال از شما استاد بزرگوار چکار کنیم که اون بایگانی هایی که به اشتباه در ذهن مون بایگانی شدند رو به اشتباه استفاده نکنیم ممنون از لطف شما استاد عزیز خدا قوت

سلام و خدا قوت
این فایل واقعا آموزنده بود. مطالبی که درباره ذهن، ورودی های ذهن و نحوه بایگانی کردن این ورودی ها فرمودید، واقعا آگاهی دهنده و کاربردی بود.
و به نظر من الان که آگاه شدیم، خیلی مهم هست که وقتی در موقعیتی قرار می گیریم و می خواهیم در مقابل یک عمل، عکس العمل نشان دهیم، به خودمان یک تلنگر بزنیم و یادآوری کنیم که داریم از کدام فایل بایگانی شده در ذهنمان استفاده می کنیم؟! و آیا استفاده از آن فایل، ما را به نتیجه دلخواه می رساند یا خیر!
و مثال زیبایی که شما در پایان فایل آوردید، گرچه ظاهرا به صورت طنز بیان شد ولی دنیایی نکته، در باطن آن بود. در واقع همه ما، در موارد مختلف، بخصوص وقتی با چالشی روبرو می شویم، به حساب خودمان از تجربیات دیگران استفاده می کنیم و یا به قولی، از دیگران مشورت می گیریم، غافل از اینکه هر انسانی منحصر به فرد است و دارای خصوصیات اخلاقی و فایل های بایگانی شده خاصی ست و آگاهی از این مساله، مسلما در نحوه برخورد با انسانهای متفاوت، در موقعیت های مختلف، برای ما بسیار سودمند است.
یک دنیا سپاس بابت این فایل مفید و کاربردی🙏🌹🌺