سریال امپراطوری عشق قسمت سیزدهم
ارزش مشکلات و تضادها
شاید کمتر کسی بتواند باور کند که تضادها و مشکلات زندگی از اهم ترین موارد در زندگی برای رشد کردن و پیشرفت کردن هستند. زمانی که ما آگاهانه یا ناآگاهانه خواسته ای داریم و یا درخواستی را میدهیم، یا هدفی را مشخص میکنیم، برای رسیدن به آن هدف ما باید مسیری را طی کنیم، یا کارهایی را انجام دهیم، یا تصمیماتی جدید را بگیریم، که شاید در وحله اول ترس وجودمان را بگیرد و خودِ ما بخاطر ترس هایی که داریم یا افکار و باورهایی که داریم جرات انجام دادن کاری را در راستای آن هدف نداشته باشیم و چون ترس داریم، ذهن ما شروع به مقاومت و بهانه تراشی می کند و کلی احتمالات منفی و مانع را پیش بینی میکند که آن احتمالات در 99 درصد موارد اتفاق هم نمی افتند. ولی ذهن ما همان ها را بهانه می کند که خودش را از زیر بار فشارها رها سازد.
ما هیچ کاری برای آن هدف انجام نمی دهیم به این دلیل که حرف های ذهن یا نجواهای شیطانی او را جدی می گیریم و آنرا واقعیت می دانیم، بنابراین در زمانی که خواسته ای به هر شکلی و به هر طریقی در ما شکل میگیرد قدم اول این است که ما باید از موقعیت قبلی مان خارج شویم، هرچند که به ظاهر موقعیت بعدی مان ناامن جلوه کند یا ترسناک باشد. یعنی زمانی که ما درخواست می دهیم طبق قانون باید چیزی را که داریم را رها کنیم و از آن خلاص شویم و آنرا قربانی کنیم تا به چیز بعدی برسیم. اگر قدم اول را با تمام وجود و با غلبه بر ترس مان برداریم، جهان راه را برای رسیدن ما به قدم دوم باز می کند، راه ما را هموار میکند و مسیرهای بعدی را برای ما آشکار می سازد، حال آنکه برداشتن قدم اول برای خیلی از افراد سخت و دشوار است.
حال چگونه جهان این کار را انجام میدهد؟
اگر شخص خودش جرات برداشتن قدم اول را نداشته باشد جهان از طریق ایجاد یک تضاد برای شخص خودش دست به کار می شود و این کار را انجام می دهد و شخص را تحت فشار می گذارد که قدمش را بر دارد و این اقدام جهان می شود همان تضاد یا ناراحتی یا مشکلی که در واقع برای کمک به شخص آمده است نه برای نابودی یا آزار و اذیت او.
بعد از درخواست کردن یا درخواست دادن یا هدفی را گذاشتن، طبق قوانین به نوعی شخص از طریقی خبردار می شود یا الهامی را دریافت می کند یا ایده ای به او می رسد که آن ایده یا الهام همان نقشه راه برای رسیدن شخص به مقصد است و اگر شخص فرد آگاهی باشد می داند که الان زمان اقدام و عمل به این ایده است و اقدامش را انجام می دهد بدون آنکه مشکل یا مسئله ای برای او بوجود بیاید، اما در حالت دوم چنانچه شخص به هر بهانه ای به این الهام و این ایده که در راستای رسیدن او به خواسته اش هست، یعنی همان نقشه راه، عمل نکند، اکنون زمان زدن پُشت کله ای توسط جهان به شحص است که او را بیدار کند و به او بفهماند که قدمت را بردار. در این جالت جهان پُشت کله ای اش را بصورت تضادها و یا ناراحتی هایی برای شخص ایجاد می کند که شخص را مجبور کند از جای قبلی و یا از چیز قبلی بتواند بگذرد و آنرا رها کند و این کار با فشارهایی به شخص همراه است که ممکن است او را خسته و یا ناامید کند.
ولی به هر حال او را مجبور می کند که از آن موقعیت خارج شود و مدتی بعد که او کارش را درست انجام داد پاداشی را که قرار بوده است به او بدهد را در کمال ناباوری از دل همان ناراحتی و مشکل به او می دهد. اما این وسط کسی که از قانون آگاهی نداشته باشد، بابت ناراحتی ها و مشکلات بوجود آمده و موقعیت و چیزی که از دست داده است عصبانی و ناراحت می شود و یا شکایت می کند و غُر میزند. در صورتی که قدم اولی که خودِ شخص برای رسیدن به آن خواسته باید بر می داشته و بر نداشته را جهان برایش بر می دارد تا پاداش بهتری به او بدهد و این فاصله خارج شدن از موقعیت قبلی تا رسیدن به موقعیت بعدی برای رسیدن به آن پاداش مدت زمانی طول می کشد که افراد ناآگاه از قوانین جهان، آن مدت زمان را مصیبت و یا بدشانسی و بداقبالی می نامند چون تحمل و صبر ندارند. در صورتیکه راه رسیدن به هر خواسته ای این است که از چیزی که قبلا داشته ای رها شوی تا به بعدی برسی و این جزو قوانین جهان هستی می باشد.
زمانی که ما به مشکل بر می خوریم باید ایمان داشته باشیم که قرار است اتفاق بهتری برای ما بیفتد و لازم است که خونسردی خودمون رو حفظ کنیم و در کمال آرامش و لذت به زندگی ادامه دهیم و باور داشته باشیم که پاداشی بهتر در انتظار ما هست که ما از آن بی خبریم.
ما همیشه به دلیل اینکه از نظر ذهنی راهی برای بدست آوردن خواسته ها و یا آرزوهای مان پیدا نمی کنیم آنها را دست نیافتنی می پنداریم و خیلی راحت فرصت ها را از دست می دهیم. حال آنکه ما مسئول و متخصص راه رسیدنش نیستیم، راه رسیدنش را خدا می داند و بس! ما فقط کاری که باید انجام دهیم را انجام می دهیم و بقیه را به خدا واگذار می کنیم و اجازه می دهیم او کارش را انجام دهد. راه هایی که خداوند می تواند ما را به آن خواسته برساند یا اینکه آن خواسته را برای ما فراهم نماید نامحدود و بی نهایت هستند و ما با ذهن مجدود به آن راه های نامجدود دسترسی نداریم و از آن بی خبریم.
ما همیشه سعی و تلاش داریم از کاری سر در بیاوریم که نه در تخصص ماست و نه ارتباطی با ما دارد. دلمان میخواهد در کار خداوند دخالت کنیم، کاری که انجامش فقط از عهده او ساخته است. کافیه که ما به او اعتماد داشته باشیم. ما در ابتدا می گوییم خدایا فلان چیز رو به من بده و بعد هم می گوییم به خدا سپردم حال آنکه دائم بیقراریم و هی غر میزنیم و می گوئیم نمی شود، کِی می شود، اگر می خواست بشود دیگر حالا شده بود. و این ناآرامی و بیقراری ما، نشانه بی اعتمادی ما به خداوند و کم ایمانی ما هست.
اگر ما اجازه بدهیم خداوند هدایت مان کند و نشانه هاش رو ببینیم، بهترین اتفاقات برایمان می افتد.
در این ویدئو خلاصه ای از چند اتفاقی که برای شخص استادضیاء افتاده است که نشانه های هدایت خداوند بوده و خیلی زود ایشان به آن خواسته شان رسیده اند را از زبان ایشان می شنوید.
برای مثال استاد در دل این تضادهایی که برای هر کسی پیش می آمد شاید طور دیگه ای به آن نگاه می کرد، نشانه هایی را یافت که باعث شد به فکر درخواست منزل جدیدتر و بهتری بیفتند و او با انجام کارهای ساده ای که می دانست باید انجام شان دهد در کمال آرامش و با کمترین هزینه، در کوتاه ترین زمان ممکن و ذر بهترین حالت به جایی هزاران بار بهتر، زیباتر و با امکانات بیشتر هدایت شدند.درست طبق آنچه در ذهن شان خواسته بودند را از نوع بهترینش بدست آوردند. منزلی که همه ی خواسته ها و جزئیاتی را که او نوشته بود را دارا میباشد.
پس چرا به خداوند اعتماد نمی کنیم؟؟؟
پیشنهاد می کنیم فایل آیا به عدالت خداوند اعتماد دارید را گوش کنید
تضادها همیشه باعث تغییر مسیر ما می شوند و آن تغییر مسیر، مسیر درستی هست که مقصد واقعی ما را مشخص می کند.
شاد باشید
اگر تفکراتت را تغییر ندهی هرگز زندگی ات تغییر نخواهد کرد ، به همین سادگی
پیشنهاد ما به شما : گوش کردن به فایل رایگان دلایل نرسیدن به خواسته ها
سلام خدمت استاد عزیز
این فایل هم پر از نکته های آموزشی بود از اینکه توکل داشته باشیم و بخدا بسپاریم از ته دل و دیگه به جاهای دیگه هم نریم و رها کنیم خداوند به موقع و در زمان لازم خودش همه چیز رو جفت و جور میکنه واقعا ما انسان ها چرا این همه لطف خدا رو یادمون میره و فراموش می کنیم ؟ با شنیدن این فایل خیلی انرژی گرفتم ممنون از شما استاد نازنین و خدا قوت