آیا اعتماد کردن به دیگران مفید است یا مضر؟
چرا بیشتر مردم به دیگران اعتماد ندارند و آیا این عدم اعتماد کردن به دیگران به آن ها کمک کرده است یا باعث آسیب رساندن به آن ها شده؟
اگر شما هم با ما هم نظر باشید به احتمال خیلی زیاد این جمله را به شکل های مختلف به دفعات خیلی زیاد شنیده اید که: عجب دوره زمونه ای شده، به هیچ کس نمیشه اعتماد کرد! بعد ادامه می دهند که از کدام ناحیه به آن ها صدمه وارد شده و آن صدمه به نظر آن ها بخاطر اعتماد کردن بی جایشان به بقیه بوده است.
اما ما این موضوع را از دید قانون و از دید اینکه هیچ رخدادی بیرون زما نیست نگاه می کنیم و آن را اینطور می فهمیم که خالقِ تمام و کمال و صددرصد شرایط زندگی مان خودمان هستیم و هر رخدادی در زندگیِ ما برگرفته شده از یک الگوی ذهنی، یا یک باور ریشه دار در وجودمان رخ می دهد.
به این موضوع واقفیم که شما می توانید صدها سند و مدرک به ما نشان دهید که به طرق مختلف، از کانال های مختلف در زندگی تان از دست افراد مختلف بخاطر اعتماد کردن به آن ها ضربه خوردید. ولی ما باز هم در مقابل این باور شما ایستادگی می کنیم و به شما می گوییم که تمام این شرایط بوجود آمده را خودتان خالقش بوده اید. حال می خواهید بدانید چرا و چگونه؟
در زمانیکه شما در حال بزرگ شدن بودید و هنوز به مرحله اعتماد کردن به دیگران نرسیده بودید، صدها یا هزاران بار به شکل های مختلف از افراد مختلف این جمله را به صورت مکرر و تکراری شنیده اید که: به دیگران نمی شود اعتماد کرد.
اکنون سالها از آن شنیده ها گذشته است و شما به سن و سالی رسیده اید که برای رفتن درون جامعه، درون کسب و کار، درون رابطه و هر کاری که نیازمند ارتباط با دیگران باشد باید به یکسری افراد اعتماد کنید و از آن ها کمک بگیرید تا بتوانید آن کار را انجام دهید.
حال وقتی که می خواهید وارد یک معامله، وارد یک تجارت و یا وارد یک رابطه شوید، قبل از آن که وارد مذاکره شوید ترسی را مبنی بر این که آیا می توانم به این فرد اعتماد کنم یا خیر، درون شما وجود دارد و سعی در محتاط بودن یا بازداشتن شما از وارد شدن یا پیوند خوردن با فرد مقابل دارد.
این ترس و عدم اعتماد به دیگران، که اکنون در حال تجربه کردن آن هستید بذرش سال ها پیش توسط دیگران به صورت ناآگاهانه و ناخواسته در شما ایجاد شده است و سال ها با تکرار این عبارت شما به آن بذر آبرسانی کرده اید و اکنون آن بذر در حال ثمر دادن است.
اگر شما قبل از اعتماد کردن به کسی یا کسانی به آن ها شک کنید و از نزدیک شدن به آن ها بهراسید هر رابطه ای که با این افراد برقرار کنید به احتمال خیلی زیاد منجر به شکست و پشیمانی تان خواهد شد، نه به این دلیل که آنها افراد بی اعتمادی بودند! بلکه به این دلیل که شما در انتظار خیانت در امانت یا سواستفاده از اعتمادتان به آن ها بوده اید و این نتیجه یک باور ذهنی یا الگوی نادرستی است که سال ها با خود حمل کرده اید.
اکنون شما اولین تجربه ی بی اعتمادی و ضربه خوردن از یک اعتماد را خواهید داشت. و وقتی که این اتفاق برای تان رخ می دهد انگاری که از قبل آن را می دانستید و این که فکر می کنید از قبل آن را می دانستید به خاطر وجود همان ذهنیتِ شکاکِ شما به دیگران است.
حال بیشتر مطمئن می شوید که چقدر حرف های قدیمی که شنیده بودید درست است. و از این به بعد بیشتر از قبل محتاط می شوید و اعتمادتان نسبت به دیگران کمتر و کمتر می شود.
می خواهیم این را به شما بگوییم که اولین تجربه صدمه دیدن شما از کانال اعتماد به دیگران هم، ریشه ای قدیمی در شما دارد که خودتان نیز نه از بوجود آمدنش خبر دارید و نه از تاثیرش بر این شکست ها!
حال اگر بخواهید از نعمت کمک گرفتن از دیگران استفاده کنید باید باورتان را نسبت به اعتماد کردن به دیگران تغییر دهید و مطمئن باشید که اگر این ذهنیت از وجودتان پاک شود شما هرگز از اعتماد به دیگران صدمه نخواهید خورد.
شاد باشید.
برای این آیتم یک نظر بنویسید
برای ثبت دیدگاه، باید وارد شده باشید.