کلیدهای رسیدن به خواسته ها
کلیدهای رسیدن به خواسته ها را نمی توان طبق یک آمار دقیق اعلام کرد، اما مهم ترین کلیدهای رسیدن به رویاها و خواسته ها را در بین کل کلیدها می توان به شرح زیر بیان کرد
- کلیدهای رسیدن به خواسته ها شماره یک: واضح کردن خواسته ها، طوری که دقیق و شفاف بدانید چه چیزی می خواهید، اگر خواسته تان چیزی است که اندازه دارد، اندازه آن را مشخص کنید.
مثلا مقدار پولی که می خواهید را باید بدانید، اندازه خانه ای را که می خواهید باید بدانید، نوع و مدل ماشینی را که می خواهید باید دقیق بدانید تا دنیا بتواند به شما کمک کند شما به آن خواسته برسید.
اگر خواسته تان دارای کیفیت است حتمالا میزان کیفیت آن را مشخص کنید، آگر خواسته هاتان دارای زیبایی است میزان و مقدار زیبایی ای که از آن خواسته دارید را کامل و واضح مشخص کنید، اگر خواسته تان دارای رنگ است، نوع رنگ دلخواه تان از آن خواسته را واضح کنید.
اگر شرایط آب و هوایی در خواسته تان تاثیرگذار و مهم است آن را مشخص کنید و بگوئید که شما چه نوع آب و هوایی را دوست دارید، اگر فردی را می خواهید که با او زندگی تان را شریک شوید، قدش، رنگ پوستش، شخصیتش، سوادش، درکش، اجتماعی بودنش، میزان زیبایی و جذابیتش، رابطه اش با شما، میزان آزادی ای که خواستارش هستید را واضح و مشخص کنید.
میزان و مقدار ثروتی که از او می خواهید، البته اگر برای تان مهم است، اینکه کجا زندگی کند، چه زبانی داشته باشد، چکاره باشد، اندامش چی باشد، ظاهری مرتب یا نامرتب بر طبق سلیقه خودتان و هر چیز دیگری را که از این فرد می خواهید را فکر کنید و بیاد بیاورید و در لیست خواسته های تان آن را ذکر کنید.
وقتی این خواسته ها را تک تک با صرف زمان و انرژی برای خودتان مشخص کردید حالا در ساعاتی آن را تجسم و تصویرسازی کنید و طوری آن را تصور کنید که انگار هم اکنون صاحب آن هستید. بصورت حرفه ای در دوره معجزه سلامتی با جزئیات این مطالب آموزش داده شده است.
یعنی تمام شوق و احساسی که اگر آن خواسته هم اکنون به شما داده شود را دارید، باید همین الان هم که آن را ندارید، همان احساس را داشته باشید. میزان خوشحالی از داشتن آن خواسته، میزان سپاسگزاری بخاطر داشتن آن خواسته، میزان رضایت از داشتن آن خواسته و … باید طوری باشد که انگار هم اکنون شما صاحب آن چیز هستید.
- کلیدهای رسیدن به خواسته ها شماره دو: احساس خوب است، یعنی زمانی که در حال رویاپردازی در مورد آن خواسته هستید باید متوجه حال و احساس تان باشید و ببینید که آیا از اینکه در حال رویاپردازی هستید احساس خوبی دارید، یا اینکه پیش خودتان می گوئید این کارها همش الکیه!.
شما اگر ماهرترین رویاپرداز دنیا باشید، اما در هنگام رویاپردازی احساس خوبی نداشته باشید نمی توانید به آن خواسته برسید و اگر ناقص ترین رویاپرداز دنیا باشید، اما در همان رویاپردازی های ناقص احساس خوبی داشته باشید، بالاخره روزی آن رویا را خواهید داشت.
- کلیدهای رسیدن به خواسته ها شماره سه: تمرکز بر روی خواسته است. بعضا ما در بیشتر موارد متوجه شدیم که افراد، بدون این که آگاه باشند به جای تمرکز بر روی خواسته شان، به نبود آن، یا جای خالی آن یا دلیل رخ دادن نخواسته شان فکر می کنند و شاید ساعت ها زمان را صرف فکر کردن و تمرکز گذاشتن می کنند، منتها نه بر روی خواسته، بلکه کاملا بر عکس آن، یعنی بر کمبود و نبود و جای خالی آن خواسته متمرکز هستند و نشانه این تمرکز اشتباه می تواند احساس بد و حالت خشم و عصبانیت، حسودی، غر زدن و … باشد.
- کلیدهای رسیدن به خواسته شماره چهار: عجله نداشتن است. خیلی هم برای ما سخت است که بپذیریم هر چیزی را که ما خواستار رسیدن به آن هستیم به مثال بذری است که در زیر خاک آن را دفن کرده ایم و اکنون با افکار پی در پی در مورد آن چیز باید آن را آب رسانی کنیم و آنقدر صبور و مطمئن باشیم که بالاخره روزی بذرمان سبز، سپس رشد، سپس بزرگ و بزرگ تر و در آخر هم به ثمر می نشیند . این دوره صفر تا صد کاشت بذر تا رسیدن به آن واقعا نیاز به صبر و حوصله زیاد دارد.
- کلیدهای رسیدن به خواسته ها شماره پنج: عمل به ایده هاست. طبق قوانین الهی، ما بر روی هر موضوعی که روزهای زیادی بدون حواس پرتی متمرکز شویم و حواس مان کمتر پرت دنیای اطراف مان شود، ایده ها و الهاماتی را از طریق حس های مان برای ادامه دادن به مسیرمان دریافت می کنیم و این ایده ها و الهامات همان چیزهایی هستند که برای رساندن ما به خواسته ها ی مان به ما گفته می شود.
معمولا خیلی از افراد این ایده ها و الهامات را درک نمی کنند یا آن را نادیده می گیرند و یا به هزار بهانه و دلیل به آن ایده ها عمل نمی کنند. بنابراین طبیعی است که آن ها به خواسته های شان نیز نمی رسد.
- کلیدهای رسیدن به خواسته شماره شش: هزینه کردن است. یعنی هزینه مالی و پرداختن پول بابت آموزش دیدن، بابت مهارت کسب کردن، بابت کتاب خریدن، بابت دوره شرکت کردن، بابت تجربه و امتحان کردن، بابت کرایه و اجاره، بابت رفت و آمد،، بابت سرمایه گذاری ای که شاید حتی منجر به شکست شود، بابت زمانی که صرف می کند، بابت عمری که تلف می شود، بابت تحقیرهایی که می شود، بابت سنگ هایی که به سمت او پرتاب می شوند و …
در مسیر شما آدم هایی بر سر راه شما قرار می گیرند که سعی دارند به هزار دلیل شما را متقاعد کنند که مسیرتان نادرست است، سعی دارند که شما را از چیزی یا چیزهایی بترسانند، سعی دارند چیزی را برای شما غیرممکن جلوه دهند، سعی دارند ایمان و پشتکار شما را تضعیف کنند و شما باید بتوانید از تمام این عقیده ها و موانع عبور کنید و مسمم پیش بروید و این ها هزینه های موفقیت و ایمان شما هستند.
این ها بهاء و هزینه هایی است که برای رسیدن به خواسته ها و رویاها نمی توانید از آن گریز بزنید یا فرار کنید. حتما می دانید که بهشت را به بها دهند. باید آگاه باشید نسبت به خواسته تان و چیزی که می خواهید باید بهاء و ارزش داشتن و رسیدن و به دست آوردن آن چیز را بپردازید. برای بدست آوردن یک خواسته مثل یک موبایل معمولی، یک تایم برای خرید، یک شجاعت برای اقدام، یک مبلغ معمولی، نسبت به موبایلی که انتخاب کرده اید را باید بپردازید تا آن را داشته باشید و بدون انجام این مراحل شما نمی توانید آن را به دست بیاورید.
حال اگر موبالی با کیفیت بالاتر و از برندی معتبرتر می خواهید قطعنا بهایی بیشتر و زمانی بیشتر برای یادگیری و استفاده از آن، زمان بیشتری را برای خواندن و مطالعه کردن در مورد ویژگی های آن موبایل و … را باید صرف کنید و هزینه بیشتر نسبت به مورد قبل باید بپردازید تا بتوانید صاحب آن موبایل خاص شوید.
اگر شما پول یک جنس حراجی را بپردازید به شما یک جنس نایاب و قیمتی را نمی دهند. این نکته را فراموش نکنید که هر چقدر پول بدهی همان قدر به شما آش می دهند.
- کلیدهای رسیدن به خواسته ها شماره هفت: ایمان داشتن است. ایمان داشتن کامل کننده همه ی کلیدهای دیگر است و فردی که برای رسیدن به خواسته هایش سرشار از ایمان و تقوا باشد، هرگز عجله نمی کنید، چرا نشده است نمی گوید، چرا نمی شود نمی گوید، و فقط تنها دو کار انجام می دهد.
اول: صبر و حوصله به همراه آرامش کامل تا رسیدن به خواسته اش است. اگر بیقراری و شتاب در رفتارتان است، نشان از کم ایمانی و یا باور نداشتن به اینکه می توانید آن خواسته را داشته باشید، می باشد. برای این منظور از روی ضربان قلب تان در هنگام تمرکز بر روی خواسته می توانید متوجه شوید که در چه وضعیتی هستید.
آیا آرامش دارید یا دائم دارید به این فکر می کنید که چرا من به آن خواسته نمی رسم، چی شده، نکنه چیزی را بد انجام می دهم، نکنه راهم نادرست است، نکنه من لیاقت داشتن آن خواسته را ندارم، نکنه خدا نمی خواهد من به آن خواسته برسم، نکنه دیگران نگذارند یا نتوانند ببینند من می توانم این خواسته را داشته باشم.
نکنه با داشتن این خواسته من به کسی بدی یا ظلمی روا دارم، نکنه و نکنه و نکنه هایی که در ذهن مان می آیند همگی ریشه در باورهای ما دارند که هر کدام شان می توانند سدی باشند بر سر راه رسیدن ما به خواسته های مان.
زمانی ما می توانیم خواسته مان را داشته باشیم و آن را زندگی کنیم که تک تک این نکنه ها را شناسایی کنیم، به فهمیدن و درک کردن شان اهمیت بدهیم و صدها دلیل برای ذهن مان بیاوریم که بهترین کار ممکن در زندگی من این است که من به خواسته ام برسم و هر دلیل دیگری که در ذهن داریم، همان زنجیری است که ما را از خواسته مان دور نگه داشته است.
ایمان داشتن به این معنا نیست که ما فقط بگوئیم ایمان داریم.ایمان داشتن به این معناست که ما هر چیزی را که احساس کردیم باید انجام دهیم را انجام می دهیم بدون آن که به نتیجه آن کاری داشته باشیم.
ممکن است خیلی از کارهایی که ما می دانیم باید انجام شان دهیم را انجام نمی دهیم چون از نظر خودمان بی اهمیت جلوه می کنند و این انجام ندادن و فرار از آن، برگرفته شده از ضعف ایمان است.
ما وقتی می دانیم با خوردن غذا می توانیم سیر شویم، کاری که انجام می دهیم این است که شروع به حاضر کردن آن می کنیم، چون ایمان داریم که این عمل ما منجر به پر کردن شکم مان یا سیر شدن مان می شود. اگر این باور را نداشتیم یا شک داشتیم هرگز دست به کار نمی دشیم.
ایمان همان چیزی است که ما انجامش می دهیم و بی ایمانی همان چیزی است که ما از انجامش سر باز می زنیم. یعنی هر کاری که ما انجام می دهیم بر این باوریم که ما را به چیزی که انتظار داریم می رساند و هر کاری که انجامش نمی دهیم باور قلبی مان این است که ما به آن نتیجه ای که می خو.اهیم دست پیدا نمی کنیم.
ن بعضا در برخی موارد یک یا دو مورد از کارهایی که باید انجام دهیم را انجام می دهیم و وقتی آن عمل کردهای مان با شکست مواجه می شوند، ما به کل داستان شک می کنیم و از ادامه دادن به آن صرف نظر می کنیم.
حال آنکه تمام این شکست ها مقدماتی برای قدم های درست بعدی به شمار می آیند و اگر این اشتباهات را انجام ندهیم هرگز به مسیر درست یا کار درست هدایت نمی شویم.
ما باید بپذیریم که هر چه بعد از عمل به ایده ها اتفاق می افتد چیزی جز نیکی و رساندن و نزدیک کردن ما به خواسته های مان نمی تواند باشد چه آن عمل نتیجه اش موفقیت باشد و چه شکست، هر دو در سر جای خود درست هستند و نیازی برای نزدیک کردن ما به خواسته های مان.
اگر شکستی را تجربه می کنید و بعد از آن دست از کار می کشید و ناامید می شوید، ریشه اش در کم ایمانی است. کسی که ایمان داشته باشد فقط ادامه می دهد بدون اینکه به اتفاقات رخ داده در مسیر توجه کند یا به آن معنای خوب و بد بدهد. فقط ادامه می دهد و ادامه می دهد و اد امه می دهد تا سرانجام به خواسته اش برسد و هیچ وقت راه دیگر یا گزینه دیگری را قبول نمی پذیرد.
یعنی هیچوقت نمی گوید چرا درست نمی شود، به جای آن می گوید من مطمئنم درست می شود. حال اگر اشتباهی هم کرده ام، آن را رفع می کنم و باز ادامه می دهم، اگر شکستی هم داشته ام از آن درس می گیرم و باز ادامه می دهم، آگر آسیبی به من وارد شده است، دلیلش را پیدا می کنم و رفع می کنم و باز هم ادامه می دهم.
اگر متحمل ضرر و زیان مالی شده ام باز هم خودم را شارژ می کنم و ادامه می دهم . یعنی هیچ گزینه ای به جز رسیدن به خواسته، بر روی میز من نیست. فقط یک راه وجود دارد و آن پیروزی است. این معنای واقعی ایمان است.
هر چیز دیگری مثل رها کردن بعد از شکست، رها کردن بعد از ضرر مالی، رها کردن بعد از طلاق، رها کردن بعد از دوری از همه ی دوستان وخانواده، رها کردن بعد از آسیب های روحی و روانی نشان از شک و ضعف ایمان است.
انسان باایمان، انسان مطمئنی است، مطمئن قدم بر می دارد، نتیجه اش هرچه باشد می پذیرد، به خودش و به کارش ایمان دارد حتی اگر تمام عالم با او مخالف باشند یا کارش را نادرست بدانند. انسان با ایمان تنها چیزی که نمی پذیرد، توقف و رها کردن خواسته اش است. حتی بعد از صدها و هزاران شکست اصلا هیچ گزینه ای به جز شدن در سر ندارد.
انسان با ایمان آنچه در این بین رخ می دهد که ما آن را شکست و یا زیان می نامیم، همگی را برای بزرگ کردن ظرف وجودی اش نیاز می داند. او بر این باور است که هر تجربه ای، هرچند سخت و تلخ، بر سر راه او قرار می گیرد، او را بزرگ تر کند، شجاع تر کند، ترس هایش کم تر می شود، ایمانش بیشتر و قوی تر می شود، توانایی اش برای حل مسائل بیشتر و یهتر می شود، مهارت کسب می کند، بیشتر یاد بگیرد و …
این کلیدها موارد بسیار مهمی بودند و از مهم ترین کلیدهای رسیدن به خواسته ها بودند که به شما گفتیم، اما باز هم تاکید می کنیم که این ها مهم ترین های رسیدن به خواسته ها هستند، اما تمام آن کلیدها نیستند.
اگر در مورد هر کدام از این کلیدها باورهای نادرستی داشته باشید هرگز این کار یا عمل هایی که گفته شد را انجام نمی دهید و همان ناباوری یا باور نادرست می تواند عاملی باشد برای نرسیدن شما به خواسته های تان.
اگر باورهای تان را تصحیح کنید به خودی خود شما دست به تمام این رفتارهایی که در بالا گفته شد می زنید و خیلی طبیعی به خواسته های تان می رسید. برای تقویت باورهای تان و یا راه تغییر آن ها دوره راز قوانین زندگی گام دوم می تواند به شما کمک کند.
هرگونه سوالی در مورد موضوعات مطرح شده داشتید در پایین همین صفحه بنویسید تا در مطالب بعدی در مورد آن صحبت کنیم.
شاد باشید
بهشت را به بهاء دهند، نه به بهانه
پیشنهاد ما به شما : گوش کردن به فایل رایگان: پاسخ به بخشی از مشکلات شما
برای این آیتم یک نظر بنویسید
برای ثبت دیدگاه، باید وارد شده باشید.