گسترش عشق
گسترش عشق فرصتی است برای کسانی که بخواهند عشق را با دیگران شریک شوند و جهان را جای زیباتری برای زندگی کنند.
گسترش عشق: پیوندی فراتر از مرزها
عشق به عنوان یک احساس عمیق و انسانی، همواره نقطه کانونی بسیاری از فلسفه‌ها، ادبیات و هنرها بوده است. اما عشق نه‌تنها به عنوان یک تجربه شخصی، بلکه به عنوان یک نیروی اجتماعی و فرهنگی برای گسترش ارتباطات انسانی باید مورد توجه قرار گیرد. در این مقاله، به بررسی ابعاد مختلف گسترش عشق پرداخته و نقش آن در زیست اجتماعی و فردی انسان‌ها را تحلیل خواهیم کرد.
۱. عشق و پیوندهای انسانی
عشق می‌تواند به دو دسته تقسیم شود: عشق رمانتیک و عشق غیررمانتیک. عشق رمانتیک معمولاً بین دو نفر با احساسات عمیق و عاطفی شکل می‌گیرد، در حالی که عشق غیررمانتیک شامل محبت به خانواده، دوستی و بشردوستی است. هر دو نوع عشق می‌توانند باعث گسترش پیوندهای انسانی شوند، زیرا این پیوندها به ایجاد احساس تعلق و حمایت اجتماعی کمک می‌کنند.
۲. عشق و سلامت روان
تحقیقات نشان داده‌اند که احساس عشق و محبت می‌تواند تأثیرات مثبتی بر سلامت روانی افراد داشته باشد. افرادی که روابط عاطفی قوی و مستحکمی دارند، معمولاً با استرس کمتر، افسردگی پایین‌تری و کیفیت زندگی بهتری روبه‌رو هستند. بنابراین، ترویج عشق و محبت در جامعه می‌تواند به کاهش مشکلات روانی و اجتماعی کمک کند.
۳. عشق و تغییر اجتماعی
عشق می‌تواند به عنوان یک نیروی محرکه برای تغییرات اجتماعی عمل کند. تاریخ نشان داده است که بسیاری از حرکات اجتماعی و حقوق بشر از احساس عشق و همبستگی ناشی می‌شوند. عشق به انسانیت و توجه به نیازهای دیگران می‌تواند جامعه‌ای همدل و توانا ایجاد کند که در آن افراد برای بهبود زندگی یکدیگر تلاش می‌کنند.
۴. عشق در فرهنگ‌ها
عشق در فرهنگ‌های مختلف به اشکال گوناگونی تجلی پیدا می‌کند. ادبیات، موسیقی و هنرهای تجسمی می‌توانند نمودهایی از عشق را به نمایش بگذارند که هویت فرهنگی یک جامعه را شکل می‌دهد. آشنایی با سنت‌های مختلف عاشقانه می‌تواند افق‌های جدیدی را برای درک بهتر عشق و گسترش آن در دنیای امروزی باز کند.
گسترش عشق در نتایج
گسترش عشق نه‌تنها به روابط فردی کمک می‌کند، بلکه می‌تواند اجتماعی سالم‌تر و همدل‌تر بسازد. با گسترش عشق در سطح خانواده، جامعه و فرهنگ، می‌توانیم به ایجاد دنیایی بهتر و بیشتر همزبانی بپردازیم. در نهایت، عشق به عنوان زیربنای روابط انسانی، می‌تواند به عنوان یک فلسفه و راهکار برای زیستن خلاقانه‌تر و شاداب‌تر مورد توجه قرار گیرد.
امروزه به لطف دنیای اینترنت و شبکه های مجازی شرایطی فراهم شده است که بتوانید آنچه می آموزید و از آموختنش نتیجه می گیرید را، به دیگرانی که به آن آموزش ها نیاز دارند نیز معرفی کنید.
شما بعد از عمل به آموزش های این سایت به نتایجی شگفت انگیز و دور از انتظار دست پیدا خواهید کرد که ارزش اشتراک گذاری را دارد. این اقدام شما گردش انرژی، عشق و فراوانی را در بین انسان هایی که پذیرای آن هستند نیز ایجاد می کند و این به معنای گسترش عشق است.
با کمک کردن به دیگران برای استفاده از محتوای بی نظیر و فوق العادهِ این سایت به خودی خود این اتفاق خواهد افتاد. هر فردی که آمادگی ایجاد تغییر در نگرش، باورها و در زندگی اش را داشته باشد مطمئنا از آن بهره لازم را خواهد برد و این یعنی گسترش عشق!
گسترش عشق یعنی گسترش پادشاهی خداوند. شاید شما دانشجویان عزیز هم روزهای قبل از ورودتان به این دوره های آموزشی بر این باور بودید که اگر محصولی آموزشی را از اینجا بخرید احیانا پولی را از دست داده اید یا پول تان را به کسی باخته اید.
یا اگر مشوق کسی شوید که محصولی را از سایت بخرد، شاید سر او را کلاه گذاشته اید یا جیب او را خالی کرده اید. اما من از زبان اکثریت شماها شنیده ام که می گفتید، ای کاش زودتر از این ها با این آموزش ها آشنا می شدم و این همه در زندگی ام زجر و بدبختی نمی کشیدم.
شاید دیدگاه تان در گذشته این بود که اگر کسی اصرار بر عضویت تان در این سایت، گوش کردن به فایل های رایگان و یا خرید دوره های سفارشی را دارد لابد دنبال منفعت شخصی خودش است.
اما اکنون من مطمئنم که نظرتان عوض شده است و خودتان می دانید که ارزش های ایجاد شده در شما و زندگی تان، بعد از استفاده از این آموزش های ناب و خاص را با هیچ میزان پولی نمی توان سنجید، حتی اگر نتیجه ای مالی و مادی نگرفته باشید، مطمئنا درون شما اتفاقاتی از جنس عشق و آرامش افتاده است که وصف شدنی نیست!
مگر سلامت زندگی کردن را چقدر می توان قیمت گذاری کرد؟ مگر خوشبختی واقعی و حال و احساس عالیِ واقعی را چقدر می توان قیمت گذاری کرد؟ مگر خنده های عمیق و شادی های واقعی را چقدر می توان قیمت گذاری کرد؟
مگر شب را با آرامش خوابیدن، بدون هیچ دغدغه ای را چقدر می توان قیمت گذاری کرد؟ مگر رهایی از بند نفس و آزادی نامحدود را چقدر میتوان قیمت گذاری کرد؟ مگر احساس وجود داشتن و احساس شایستگی را چقدر می توان ارزش گذاشت؟
در یک جمله: مگر عشق واقعی و بی قید و شرط را چقدر می توان قیمت گذاری کرد؟ پس شما این دوره ها را همانطوری که باز هم از زبان اکثریت شماها شنیده ایم به رایگان بدست آورده اید و اصلا عدد پرداختی در مقابل ارزش ها و توانایی های ایجاد شده در شما صفر است.
آن باور یا ذهنیتی که برای رشد خود، برای آگاه شدن خود، یا برای دانش خود، هزینه کردن را از دست دادن یا باختن می داند آن ذهنیت، ذهنیت یک فرد فقیر، شکست خورده و درمانده است.
کسی که روزها و سال ها بیماری و زجر و بدبختی و فقر را تحمل می کند و حاضر به پرداخت هزینه ای برای داروی دم دستش نیست که خودش را از شّر آن مشکلات رها کند، آن فرد، فرد نرمالی نیست،
او برای خودش ارزش قائل نیست، او بخاطر همین ضعفش همیشه قربانی عوامل بیرونی و آدم های اطرافش است. آن فرد خودش را لایق خوب زندگی کردن نمی داند، آن فرد خودش را شایسته ارتباط تنگاتنگ با خدا نمی داند. او خودش را یک آدم بی مصرف و به درد نخوری می داند که هر کسی به او لگدی زد خوشش می آید، نه آن کسی که دستش را می گیرد.
حال آن که اگر او فقط یک روز زندگی با آرامش عمیق را تجربه می کرد شاید حاضر می شد تمام دارائی اش را ببخشد تا باز هم آن آرامش عمیق را تجربه کند.
زندگی به تعداد روزهایی که خوشحال و خوشبخت و در آرامش زندگی کرده ایم محاسبه می شود نه به تعداد روزهایی که زنده بوده ایم یا عمر کرده ایم!!! این تاثیری است که انجام و عمل مکرر دوره های آموزشی سفارشی بر روی کسانی که متعهد به انجام آن هستند در زندگی شان گذاشته است.
پس کاری که یک نفر دانشجو برای معرفی چنین محصولات ارزشمندی انجام می دهد بیشتر از هر چیز، نجات زندگی یک انسان از شر بلاها و مصیبت هاست و ارزش کار او به مثال ارزش کار پیامبران است که تمام تلاش شان را کردند که به مردم خوب زندگی کردن، آگاه زندگی کردن و یا چگونگی ارتباط برقرار کردن با خدا را بیاموزند و این یعنی گسترش عشق!
به خودتان ببالید که خواستید و خداوند هم حمایت و هدایت تان کرد و در این مسیر سبز و زیبا قرار گرفتید و می توانید هم حال خودتان و هم حال هزاران نفر انسان دیگر را که از جنس خودتان هستند خوب کنید.
پیشنهاد می کنیم سریال آموزشی امپراطوری عشق را گوش کنید
خوب زندگی کردن یعنی با خدا بودن، شاد زندگی کردن یعنی با خدا بودن، همیشه سرمست بودن یعنی با خدا بودن، اشرف مخلوقات بودن یعنی همین. یعنی ارزش برای خود و دیگران قائل بودن. یعنی نیتت این باشد که چگونه می توانم جهان را جای قشنگ تری برای زندگی کنم.
انسان غمگین و ناامید انسانیست که خدا را فراموش کرده است، انسان غمگین انسانی است که فکر می کند خدا نیست یا اگر هم هست آنقدر این خدا ناتوان و ضعیف است که نمی تواند مشکلش را برایش حل کند و برای همین غصه دار و غمگین است.
پس با نام و یاد خدای مهربان آستینت را بالا بزن، اول به خودت کمک کن و زندگی ات را بساز، سپس از تمام توانت برای کمک به بشریت، برای آنانی که خواهان و خواستار کمک گرفتن از تو هستند، استفاده کن.
این باور و احساس بد و احساس گناه را در خودت بُکُش، که اگر من کسی را تشویق یا ترغیب به خرید محصولی آموزشی برای سلامتی اش، برای حال خوبش یا برای کیفیت دادن به زندگی اش کردم مرتکب جرم یا گناهی شده ام!
نه!!!!!!
تو با این کاری که انجام می دهی، زندگی یک یا چند نفر انسان را نجات می دهی، تو نه تنها به یک انسان بلکه به کل جهان کمک کرده ای و ارزشی را انتشار داده ای که به پیشرفت جهان به سمت زیبایی، به سمت عشق، به سمت صلح، به سمت دوستی و مهربانی، بسمت ثروت ها و نعمت های نامحدود خداوند کمک کرده است!
با این حرکت خداوند هم از تو خوشنود خواهد شد. مشارکت در گسترش عشق یعنی مشارکت در کمک به دیگران برای زیبا زندگی کردن و راهیست بسوی خدا که همه ی انبیاء هم هدف شان همین بوده است!
همه چیز و همه کس از جنس خداست، به همه چیز و همه کس احترام می گذاریم و عشق می دهیم و اگر کسی هم از ما درخواست کمکی کرد و ما توان کمک به او را داشتیم بدون آنکه بپرسیم به ما چه می رسد، دستش را می گیریم و به او کمک می کنیم. (البته منظور ما کمک مالی نیست)
شرایط معرفی سایت و محصولات
چنانچه تمایل به معرفی سایت یا محصولات را دارید، می توانید ادامه مطلب را مطالعه و در صورت علاقه داشتن به جمع دوستان گسترش عشق بپیوندید.
شرایط لازم:
- جهت دعوت دیگران به سایت یا معرفی محصولات سایت، حتما باید از دوره های سفارشی یا رایگان این سایت استفاده کرده باشید، همچنین نتایج آن را در زندگی خود دیده و یا به عینه تجربه کرده باشید..
- اگر از محصولات سایت استفاده کرده و قوانین جهان را درست درک کرده باشید مطمئنا به این موضوع هم آگاهی دارید که گوش کردن این محصولات و یا شرکت در دورهای آموزشی سفارشی توسط هر شخصی، حتما یک زمینه و یا آمادگی قبلی را برای مخاطب الزامی می داند.
حتی شخص باید اشتیاق شدید برای یادگیری این آموزش ها را داشته باشد. در غیر اینصورت شما مجاز به اصرار برای خرید یا کمک به کسی نیستید، مگر اینکه مخاطب شما شدیدا تشنه و خواستار کمک گرفتن از شما باشد. (این قانون شامل حال نزدیک ترین افراد به شما هم می شود) یعنی اینکه تا خودِ شخص از شما کمک نخواهد شما از سر دلسوزی، خیرخواهی و یا کمک به او مجاز به انجام این کار نمی باشید، چرا که شکست می خورید.
- اگر کسی را سردرگم، ناراحت، ناراضی، شکست خورده، نالان، بیمار و یا حتی در حال مرگ دیدید فقط می توانید به او یک پیشنهاد بدهید. پیشنهاد شما به این شکل مطرح می شود که: می گوئید محصولات و محتوای این سایت می تواند به شما کمک کند و دلیل آن را هم نتایجی که خودتان از اینجا گرفته اید متذکر می شوید.
چنانچه شخص علاقه ای نشان داد شما لینک سایت را در اختیار او قرار می دهید و هیچ گونه اصرار و تاکیدی هم برای ورود یا خرید نمی کنید. فقط آنچه را در زندگی شما بصورت واقعی بعد از استفاده از آموزش ها اتفاق افتاده است را بصورت خلاصه به او می گویید، و تمام!
- اگر شخص، مشتاق و تشنه یادگیری یا کمک از شما باشد حتما پیگیر آن می شود و در مراحل بعدی نیز از شما طلب کمک خواهد کرد در آن صورت شما می توانید باز هم راهنمایی و کمکش کنید و به همین شکل آرام آرام و قدم به قدم با او خواهید آمد.
اما چنانچه شخص از همان ابتدا هیچ اقدامی نکرد و به حرف شما توجهی نکرد، بهتر است پیگیر او نباشید و رهایش کنید. (یادتان باشد، فردی که گرسنه نباشد حتی بهترین غذاها را هم پس می زند)
لینک سایت برای اشتراک گذاری: https://ostadziya.site
پرتوان باشید و عاشق
دوست تون دارم
سید ضیاء حسینی