
سید ضیاء حسینی کیست؟
سید ضیاء حسینی که بیشتر با نام استاد ضیاء شناخته می شود، مربی آموزشی در حوزه قانون جذب، توسعه فردی و خودشناسی است. او فعالیت آموزشی اش را در این حوزه از سال 1395 مستیقما به صورت آنلاین آغاز کرد و هم اکنون نیز در شبکه های اجتماعی با نام مستعار استاد ضیاء یا ostadziya شناخته می شود.
زندگی سید ضیاء حسینی
سید ضیاء حسینی در اول شهریور 1348 هجری شمسی در یکی از روستاهای شهرستان رفسنجان متولد شد. دوران کودکی و دوران دبستان و راهنمایی اش را در همان روستای محل تولدش به نام همت آباد آگاه تحصیل کرد.
او می گوید همیشه به خاطر رفتارهای بچگی ام با پدرم درگیر بودم و برای هر حرکتم باید به او جواب پس می دادم. چون پدرم عقاید بسیار سنتی و اخلاق تندی داشت ما دائما با هم نزا داشتیم و این مشاجره ها و حتی تنبیه ها از طرف پدرم تا سال ها بعد ادامه داشت.
او سپس در سال 1364 به خاطر نبود مدرسه دبیرستان در روستای محل تولدش، برای ادامه تحصیل در دبیرستان شریعتی واقع در شهر رفسنجان ثبت نام و شروع به ادامه تحصیل کرد.
به گفته خودش او از همان زمان بچگی هیچ وقت علاقه ای به درس و مدرسه نداشت. از کل کتاب های درسی او تنها عاشق درس ریاضی بود و تنها نمره خوب و قبولی را همیشه از همین درس ریاضی می گرفت و در درس های دیگر نمرهای بسیار پایینی داشت که در زمان وقت جریمه و تنبیه زیادی هم به دنبال داشت.
سید ضیاء حسینی وقتی وارد دبیرستان می شود کمی از آن آزادی ای که همیشه آرزویش را داشته را بدست می آورد. حال او از چشم پدر و مادرش که همیشه به زود او را وادار به مدرسه رفتن و درس خواندن می کردند دور می شود.
در این زمان او به همراه دیگر بچه های آن روستا خانه ای را در شهر اجاره می کنند و با بودجه هفتگی و ناچیزی که پدرش به او می دهد هم اجاره منزل را می پردازد و هم با قناعت می تواند یک غذای پسرپز خیلی معمولی را آشپزی کند تا روزگارش بگذرد.
او وقتی این شرایط سخت را تجربه می کند و وقتی احساس می کند این زندگی اصلا آن چیزی نیست که او را راضی کند، فرصت این را پیدا می کند که کمی در مورد اتفاقات و شرایطش فکر کند.
روزها را به صورت پراکنده و بدون حوصله به کلاس رفتنش ادامه می دهد و به دوگانگی زندگی اش فکر می کند تا این که در نیمه های راه به یکباره از ادامه تحصیل منصرف می شود و از همان جا مدرسه را رها می کند.
در ابتدا چند روزی را به تفریح و خوش گذرانی با پول های مدرسه می گذراند و سرانجام کمی بعد پدرش از موضوع خبردار می شود و تازه سریالی جدید آغاز می شود.
او به خاطر علاقه اش به کارهای فنی که نیاز به فکر کردن زیاد و قدرت ریاضی بالایی دارند چند سالی را به شاگردی در رشته های تعمیر رادیو تلوزیون، سپس به خیاطی و در ادامه به آرایشگری مردانه و چند جای دیگر و در نهایت به خدمت سربازی می رود.
بعد از بازگشت از خدمت سربازی، به خاطر شرارت ها و کارهای عجیب و غریب و دردسرهایی که درست می کرد، پدرش بلافاصله او را با یک مغازه کوچک در همان روستا سرگرم کرد و همین امر باعث شد که سید ضیاء حسینی برای همیشه به شکل های مختلف و با وارد شدن به اصناف گوناگون در بازار باقی بماند.
تجربه های بیزینسی سید ضیاء حسینی
سید ضیاء حسینی بعد از خدمت سربازی در همان روستای محل تولدش ابتدا یک مغازه آپاراتی و در کنار آن تعویض روغنی خیلی خیلی کوچک راه اندازی می کند
مدتی بعد او به آرامی این دو شغل را تبدیل به فروش لوازم یدکی موتور سیکلت می کند، آن هم با سرمایه بسیا کم که در سال های بعد به یک مغازه درست و حسابی تبدیل می شود.
سپس چند سال بعد زمانی که آن مغازه لوازم یدکی کاملا رونق گرفت و به یک مغازه بزرگ و کامل تبدیل شد او به یک باره آن را به شغل پوشاک تغییر می دهد و دوباره بعد از سال ها این بار برای کسب و کار یا تجارت وارد شهر می شود.
او با وارد شدن به شغل های مختلف و گذر کردن از همه آن ها در نهایت در سال 1380 در شغل پوشاک بصورت جدی ورشکست شد و همه زندگی اش و هر چه را داشت از دست داد، حتی با کلی بدهی منفی. او در این تجربه دوران بسیار سختی را متحمل شد.
طولی نکشید که سید ضیاء حسینی از ناچاری مجددا به روستای محل تولدش برگشت. او با روحیات نه چندان خوبش در آن روزها، مدتی را سرگردان و بیکار بود تا این که روزی دوباره آستین را بالا زد و کارش را از زیر صفر و با کلی بدهی آغاز کرد. این بار هم، با سرعت باورنکردنی در کارش در روستا موفق شد.
سید ضیاء حسینی این بار وارد شغل فروش لوازم التحریر شده و از این شغل موفقیت های بسیار زیادی را در همان روستا بدست آورده بود و با خدماتی که عرضه می کرد تقریبا تمام مردم محل را وابسته کارش کرده بود.
در اوج موفقیتش در این شغل و زمانی که همه سیستم کاری اش را چیده بود و تازه می توانست بنشیند و از جمع کردن پول و انجام خدماتش برای مردم لذت ببرد، ناگهان در سال 1391 شغل لوازم التحریر را به دو فروشنده خود می سپرد و خودش برای آغاز شغلی جدیدتر، بزرگ تر و پر خطرتر برای کار در شرکت شخصی خودش به تهران می رود.
سید ضیاء حسینی در تهران شرکتی را ثبت کرد که کار واردات و صادرات پسته، آجیل و خشکبار را انجام می داد. او پس از مدتی در همان شرکتش باز هم تنوع زیادی داد و این بار وارد صنعت زغال شد.
او در تهران علی رغم هزینه های بسیار زیادی که کرده بود در هیچ کدام از کارهایش ظاهرا موفق نشده بود، اما باز هم کوتاه نیامد و برای تقویت اطلاعات و دانش خودش به کلاس های آموزشی در تهران وارد شد و شروع به دوره دیدن در حوزه موفقیت فردی کرد.
سید ضیاء حسینی پس از آموزش دیدن برای مدیریت و رهبری و کارآفرینی، عاشق این کار شد و از آن پس وارد حوزه آموزش شد. در نهایت همه بیزینس های قبلی اش را به همراه شرکتش در تهران، رها کرد و بر روی تازه یافته اش متمرکز شد.
در ابتدا در سال 1395 او در همان شهر محل تولدش با اطلاعات و آگاهی ها و تجربه هایی که بدست آورده بود وارد حرفه سخنرانی و کار آموزش شد و موسسه اندیشه سبز که بعدها به مجموعه آموزشی استاد ضیاء تغییر نام داد را بنیان گذاری کرد.
سید ضیاء حسینی بعد از آن همه بالا و پائینی هایی که تجربه کرده بود رفته رفته به گفته خودش به علومی ناشناخته دست پیدا کرد که توانست بر روی چند بیمار سرطانی آنچنان تاثیری را بگذارد که همه ی آن ها را بدون مصرف دارو مداوا کند.
وقتی این نتایج شگفت انگیزدر زندگی او و در توانایی او در انجام این کار سر و صدای زیادی به پا کرد، او باز هم مثل همیشه به یکباره تصمیم گرفت تمام زندگی اش را بصورت صددرصد رها کند و برای شناخت بیشتر، تجربه بیشتر وادامه کارش در این حوزه به کشور ترکیه مهاجرت کرد.
از آن سال ها او بطور پیوسته در این حوزه فعالیت می کند و به افراد بسیار زیادی کمک کرده است که بتوانند بیماری های نادر و خاص خود را از طریق نیروی شفا دهنده درون شان شفا دهند. سید ضیاء حسینی معتقد است که هر انسانی خالق تمام شرایط زندگی خودش هست و اگر فردی بیماری، فقیر یا رنج و دردی را تجربه می کند، کسی به جز خود او خالق این شرایط نیست.
او می گوید تمام دردها و رنج ها از ناآگاهی انسان سرچشمه می گیرد و هر چه بر سر انسان می آید که او را از خوشبختی و رضایت از زندگی دور می کند، چیزی جز عدم دانش کافی در مورد قوانین زندگی و قوانین هستی برای خوب زیستن نیست.
هر کسی می تواند با یادگیری، دانش و آگاهی کافی، زیبا زندگی کردن، سلامت و ثروتمند زندگی کردن، رابطه عاشقانه داشتن و عین خوشبختی و آرامش را تجربه کند.
یکی از دانشجویان فعال و ممتاز او مریم ایرانمنش نام دارد که اکنون پس از 5 سال آموزش پیوسته سرانجام او هم مجموعه آموزشی تاپ رشد را تاسیس و برای خودش مستقل در همین حوزه وارد آموزش شده و به دیگران کمک می کند که چگونه زیباتر و سالم تر زندگی کنند.
اگر از دوست داران سید ضیاء حسینی یا استاد ضیاء هستید می توانید نام او را در گوگل سرچ کنید و از آموزش های کم نظیر و واقعا خاص و منحصر به فرد او که با سبکی ساده و سلیس آموزش داده می شوند استفاده نمائید.
آدرس سایت استاد ضیاء: https://ostadziya.site
با تشکر از شما که تا انتها با ما همراه بودید