تست
هرجا احساس کردی همه چی رو بلد شدی، همونجا کارِت تمومه
9 دیدگاه برای آیا واقعا ما گم شده ایم؟
4.43
/5از مجموع 07 امتیاز
04 مشتری این آیتم را پیشنهاد میکنند
کیفیت
69%
07 نفر از مشتریان دیدگاه ثبت کردهاند
مرتبسازی بر اساس
-
مینا فیاضی
🇮🇷IRبه نام و نامی حضرت دوست
که هر آنچه داریم از لطف اوست
سلام استاد مهربوووووونهمه ما در این دنیا گُم شدیم
چون راهی که از همون روز اول خودمون میخواستیم رو نتونستیم اجازشو نداشتیم که بریم
چون الگو ها خانواده چیزی که خودشون میدونستن درسته ما رو طبق همون هدایت میکردناگه آجر اول یه دیورار کج گذاشته بشه دیوار تا انتها کج ساخته میشه حالا که میبینی دیوار کجه دیوارو فرو بریز از اول قشنگ و دلخواه خودت درستش کن
خوشبختی اصلی درونیه
بیرون دنبال خوشبختی نباشاگه از درون
آروم
خوشحال
شاد
با انرژی
موفقباشی یعنی خوشبختی
به شکلی که دوست داری زندگی کن
به تقلید از دیگران زندگی نکنخداوند پیامبران امامان دور از دسترس نیستند
تمام صفات ویژگی های خوب از آن ..👆.. هست
بکوش برای شبیه شدنرها باش
رهاش بگذار
مثل شعر چشمه و کوهسار که مهسا خانوم خوندن
رها بگذار تا خودش جست و جو کنه و راهشو پیدا کن
رها باش و خودت جست و جو کن تا راهتو پیدا کنیبا احساست پیش برو
مرتب روزانه
مراقبه انجام بده
در کل قبل تصمیم گیری هات مراقبه انجام بده
به صدای قلبت گوش کناین کاملا اشتباهه👇
با قیدو شرط و تهدید و تجارت زندگی نکن
اگه فلان کارو کنی یا نه منم واست فلان کارو میکنم یا نهما انتخاب میکنیم
خدایت هدایت میکنه
انتخاب درست یا نادرست به خودت بستگی دارهاحسنت
۱۴۰۳-۰۹-۱۹پاسخ -
عصمت مرتضوی
بنام خداوند عشق و آگاهی
درود بر استاد ضیاء گرامی
این لایو سراسر آگاهی بود و نکاتی در آن اشاره شد که امروز برایم محقق شده است 👍
اینکه به عقاید فرزندانمان احترام بگذاریم و نخواهیم آنچه را خودمون قبول داریم حالا درست یا غلط ، به آنها تحمیل کنیم امروز برایم ثابت شد که راه فرزندان من درست ترین مسیر است چرا که پایان مسیر تا اینجا عالی بوده و باورنکردنی 👍
کارها را از صفر تا صد به خدا واگزار کنیم او بهترین چیدمان را برایمان رقم خواهد زد نه اینکه مثلا در مورد ازدواج فرزندانمان خودمون بر اساس درک خودمون یک کیس رو انتخاب کنیم حالا به خدا واگزار کنیم که فقط همین !
اخیرا یکی از پسران من بنا به انتخاب خودش بعد از شناخت کامل و رها کردن من از مدتها قبل به خداوند ، ازدواج کرد 😁♥️
این ازدواج همه جانبه عالی بود با یک چیدمان قشنگ که حتی تصورش را نمیکردم✌
و چون اکثر اوقاتم درون این سایت و دیگر کانالهای مرتبط با آموزشهای استاد میگذرد احساسم عالیست و هر روز شاهد یک سورپرایز عالی هستم استاد عزیز ، سپاسگزارم🙏🙏🙏🌺🌺🌺۱۴۰۲-۰۳-۲۵پاسخ -
اسماعیل سلطانی
به نام خالق عشق و زیبایی من گم شده بودم و اگه با همون فرمون جلو میرفتم ناپدید میشدم 😄 ولی خداروشکر هدایت شدم به سمت مسیر زیبایی که باعث شده کم کم در حال پیدا کردن خودم باشم…و با ورودم به این مسیر به این نتیجه رسیدم که معمار زندگی خودم هستم و من معمار پایه های زندگی خودم رو کج گذاشته بودم،خیلی لایو پرانرژی و آموزنده ای بود
سپاسگزارم۱۴۰۱-۱۱-۰۷پاسخ -
سحر توکلی
با درود فراوان بر آفریننده عشق❤️❤️❤️
گم شدن واقعی ما از زمانی است که عشق در وجودمان گم شده است . و دُرُست از زمانی گم میشویم که اَدای عاشقا را میخواهیم در بیاوریم .
عاشق واقعی کسی است که قدرت سرکوب کردن ندارد . بلکه خویشتن داری میکند و در زمان مناسب عشق خود را نشان میدهد . عشق واقعی یعنی عشق به وجود خودمان و عاشق تک تک وجود و ذرات و لحظات خودمان بودن است . وقتی عاشق خودمان باشیم دیگر کارهایی را که باعث میشود حالمان را خراب کند انجام نمیدهیم .
دیگر به سراغ افراد و مکانهای پر از حس و حالهای بد نمیرویم .
و با افراد و جاهایی ارتباط برقرار میکنیم که حس و حالمان را خوب میکنند حتی اگر آنها را نبینیم . پیدا کردن عشق در وجود خود و عاشق خود بودن نهایت عاشقی و عشق ورزیدن است . نهایت احترام و آزادی و رهایی است . نهایت آگاه کردن ضمیر ناخود آگاهمان و خاموش کردن ضمیر خود آگاه مان است .
شاید کارهای ما نهایت دیوانگی و خل بودن از دید دیگران باشد ولی این دیوانگی و خل بودن را هیچ وقت از نگاه دیگران نخواهیم دید و حتی انها برای ما دست میزنند چون مخاطبان ما به واسطه مدار ما در اطراف ما هستند .
عشق واقعی زمانی در وجود ما ریشه میکند که بدون حس توقع و جبران و چشم داشت کاری را انجام دهیم چون عشق واقعی تجارت و معامله و پول را نمیشناسد .
به نظر من هیچ کدام از ازدواجها و طلاقهای ما ، درون انها عشق جاری نیست چون با گفتن چند خطیه زن و شوهر میشویم و با گفتن چند کلمه جدا میشویم.
عشق واقعی ان است که بدون این خط و کلمات و کاغذها دو نفر با هم زندگی کنند و تمام تعهدات و اخلاقیات و عشق ورزی به همدیگر را بدون ترس از ان کلمات به همدیگر نشان دهند .
عشق واقعی را خداوند بین ادم و هوا نشان داد مگر در ان زمان خطبه عقد و …. بود .نه …… تمام این تجملات و اداب و رسوم را جامعه و منِ (منیت) به ظاهر آگاهی که در طول زمان در وجود تک تک آدمهای به ظاهر دانا و عاقل جامعه شکل دادند و قاضی زمان ما شدند شکل گرفت و با تکرار کردن آنها ان قانونها ثبت شدند و در وجود ما تبدیل به باور .و تبدیل به یک میثاق و باور قانونی در زندگی ما شدند . و تمام این قانونهایی که وضع شدند در واقع شدند همان قفل و زنجیرهای منِ سحر که نتوانم عاشق خودم باشم که نتوانیم عاشق خودمان باشیم . که نتوانیم خودمان را ، لحظات زندگی و نفس کشیدنمان را دوست داشته باشیم .برای رهایی از آن منِ زندانی باید شکست قفلها را که همان قانونهای جامعه و محیط زندگی است .۱۴۰۰-۰۹-۰۹پاسخ -
ناهید ناصحی
سلام ودرود فراوان .من خاطره ای دارم از بچگی که تقریبا شش ساله بودم که همراه پدر ومادرم به مشهد رفته بودیم با چند تا از دوست های خانوادگی ..من تو بازار بزرگ مشهد دست مادرم ول کردم مهمون طور که به مغازه نگاه میکردم به دفعه دیدم پدر ومادرم نیستن خیلی گریه کردم ومیترسیدم چیزی بلد نبودم پدر ومادرم همچنان دنبال من میگشتن فقط یاد حرف پدرم افتادم که اگه گم شدی همون جا وایستادی برو جلو مغازه رفتم ولی خجالت میکشیدم حرفی بزنم ولی مغازه. دار گفت چرا گربه میکنی گفتم پدر ومادرم گم کردم اون بنده خدا من آورد مغازه اش رو صندلی نشوند وگفت بشین رفت جلو مغازه نگاه کرد این واون ر
ور که شاید پدر ومادرم ببینه وبعد نیم ساعت استرس .گریه دیدم پدرم آمد یادم نمیره به جای خوشحال بشه منو پیدا کرده ولی دعوام کرد که چرا دستشون ول کردم خیلی گریه کرده بودم وترسیدم ولی کم کم بزرگ شدم خوب وبد زندگی را فهمیدم از سن ۱۴سالگی فهمیدم از درون گم شده ام ..واز خودم متنفر بودم که چرا اصلا به دنیا آمدم واین طور سختی وخفت بکشم وحتی خدا بی که این همه محبت به ما داره گم کرده بودم ازش میترسیدم مثل پدرم که دربچگی ازش حساب میبردم ..ولی دلم کینه داشتم که چرا منو دعوا میکنه از خدا یه جور کینه داشتم واقعا مثل دیوانه های سرگردان ..چون مسیر نمیدونستم قانون نمیدوتستم ..والان که خدای واقعی مو پیدا کردم ولی خود واقعی مون دنبالش میگردم ……چون واقعا از درونم هنوز ناراضی هستم ..چون افکار منفی مثل سنگ شده در ذهن من ..از همون اول به قول شما دیوار کج ساخته شده وممکنه ریزش کنه ..پس باید از الان کمکم پاک کنم اون باور های ذهنی که غلط بوده تا به قول شما برسه زمین که صاف کنیم و هرچی اشغال درونش بریزیم بیرون ونو باور های درستت بنا کنیم ..۱۴۰۰-۰۶-۲۰پاسخ -
سحر توکلی
با درود فراوان بر افریننده عشق❤❤❤
شناخت خداوند و زندگی ما فقط درک است .
همین کامنتی که استاد اصرار بر گذاشتن آن دارند . که تک تک ما درک مان را با توجه به آن خود واقعی مون که از آن فایل داریم را نشان بدهبم . و به مرور این آگاهیها و درک ما گسترده و گسترده تر میشود .و این گم شدن ما همیشه در زندگی عادی چندین بار آن را تجربه کرده ایم مثلا برای رسیدن به یک مرکز خرید با رفتن یک مسیر اشتباه باعث میشود گم شویم . در این زمان ما با تمام تلاش و تمرکزمان دنبال پیدا کردن مسیر و راه درست را میکنیم .
ولی زمانی از درون گم میشیم چه کار میکنیم. من خودم چندین سال بود گم بودم فکر کنم از زمانی حضور عشق را در وجودم از سن ۲۳ سالگی پیدا کردم خودم را گم کردم .
به در و دیوار میزدم که به عشق برسم به حس خوب و عالی برسم به لذت واقعی برسم .
ولی هیچ راه و مسیری و شخصی من را ارام نمیکرد نه مذهبی و نه غیر مذهبی .
و در واقع من خودم را گم کرده بودم . و خودم را نمیشناختم.
گاهی درون تابلو نقاشی . گاهی درون موسیقی . گاهی درون خطاطی . گاهی درون گریه . گاهی درون اطرافیانم و در واقع تمام این حسها باید به یک حس قوی منتهی میشد تا هر کدام از این حسهای زیبا، کامل میشد و آن حس قوی چیزی نبود جز شناخت واقعی خودم و الان حس عشق واقعی را در درون خودم پیدا کرده ام و مثل یک عطر خوشبو و ماندگار در تمام اطراف من درحال پخش است و این بوی خوش اولین کسی را که به ارامش میرساند خود من هستم و بعد اطرافیانم هستند .عشق واقعی و حقیقی تجارت نیست که اگر حسی یا چیزی یا کمکی را کردی در مقابل آن انتطار دریافت چیزی یا حسی یا کمکی داشته باشیم .
این توقع داشتن میشود تجارت که نقطه مقابل عشق حقیقی است .
و این عشق بی قید و شرط را عطا کردن خیلی نیاز به کار کردن دارد و راحت نیست .
زمانی این عشق واقعی معنا پیدا میکند که در عمل آن را ثابت کنیم و بدون توقع و رایگان هر آنچه که برایمان به عنوان دارایی و منفعت است و اهمیت دارد را عرضه کنیمدرست مثل استاد که عشق واقعیشان را به صورت رایگان عرضه کرده اند و برای اینکه به دوره های سفارشی ورود پیدا کنیم، نیاز به یک تشنگی و گرسنگی و عطش خاص میخواهد که تا به آن درجه از تشنگی نرسیم به این دوره ها ورود پیدا نمیکنیم و فقط در فایلهای رایگان و سپاسگزاری میچرخیم . که البته این هم خودش خوب است چون بالاخره در نهایت امر آن تشنگی را در وجودمان به وجود می اورد و به دوره هلی سفارشی ورود پیدا میکنیم .
استاد عزیزم این لایو خیلی با فایل ۳ دوره رازقوانین زندگی و تکلیفی که برای ما قرار داده اید هم خوانی دارد .
همچنین با فایل خداوند همه چیز میشود همه کس را و فایل ۱۹ دوره سفارشی رویاها .به نوعی مشکل درک نکردن عشق حقیقی و واقعی ما باورهای ماست و تا ریشه این باورهای هرز توسط خود ما خشک نشود به خود واقعیمان هرگز نخواهیم رسید .
به نوعی همان مثال زیبای اول لایو که استاد فرمودند :خشت اول را گر نهد معمار کج
تا ثریا میرود دیوار کجو برای اینکه این دیوار کج رفته را صاف کنیم یکی یکی خشتها را از بالا باید برداریم و صاف کنیم و تا به زمین اصلی و پاک وجودی خودمان بدون هیچ خشت و باوری برسیم .
خشتها به شکلی همان باورهای ما هستند و زمانی ما این دیوار کج را یکی یکی خشتها را برمیداریم و خراب میکنیم و به زمین وجودی و ضمیر خودواقعی مان بدون هیچ خشت و باوری میرسیم .
الان باید با توجه به شناخت آن زمین وجودی خودمان و خواسته ها و آرزوهایمان دیواری صاف را با باوری که خودمان آن را برای خودمان خلق میکنبم بنا کنیم .
که هر دیواری باز با دیوار دیگری مانند قیافه ظاهری ما متفاوت است .
ولی مهم صاف بالارفتن این دیوارهاست .۱۴۰۰-۰۶-۱۹پاسخ -
ناهید ناصحی
سلام ودرود فراوان ..بله استاد من یکی واقعا گم شده ام ..محدودیت های که از طرف جامعه وازطرف خانواده ایجاد شده واقعا احساس سردرگمی میکنم چه کاری درست ویا غلط چه راهی مستقیم وچه راهی به بی راهی میخوره ….البته به قول شما داریم پیدا میشیم خود واقعی مونو دارم پیدا میکنم اون ناهید که باید باشم وتا الان فقط رشد ظاهری داشتم ولی رشد فکری من در حالت اشتباه رشد کرده چیزهای که غلط بوده ذخیره کرده پدر زندگی ام به کاربردم ..ونتیجه شو هم دیدم ..ولی از وقتی خودمو دارم پیدا میکنم زندگی ام رنگ وبوی تازه ای گرفته ..استاد واقعا از شما متشکرم که خود واقعی مونو به ما شناسوندی .😍🥰
۱۴۰۰-۰۶-۱۷پاسخ -
زهرا طیبی
با سلام ودرود خدمت استاد ارجمند وگرامی
به نام آن که او نامی ندارد به هر نامی که خوانی سر برارد
متشکرم استاد عزیز وگرامی بسیار برای من پنداموز ودارای انگیزه بود اینکه واقعا هریک از ما به علت اینکه خانواده یا اقوام و……… یه دیواری رو برای ما ایجاد کردن از قوانین ومقررات خودشون بی اونکه حتی درجریان این باشند که این تفکرات درست هستن یا غلط…خیلی از ماها ممکنه تحت تاثیر وسلطه دیگران از هدف اصلی ودنیای درونی مون غافل ویا گم شده باشیم ونسبت به خودمون بی تفاوت شده باشیم در حقیقت محیط اطرافمون مارو محدود کرده اما باید این دیوار وقوانین را گاهی شکست واز اونها سرپیچی کرد ودر مسیری سنجیده قدم نهاد۱۴۰۰-۰۶-۱۶پاسخ -
فخری بیگی
سلام خدمت استاد بزرگوار
این لایو رو شنیدم خیلی جالب بود فرمودین آیا واقعا گم شدیم دقیقا همینطوره ما همه بخاطر اون محدودیت هایی که از سمت خانواده در ما ایجاد شده واقعا نمی فهمیم چه کاری درسته و چه کاری درست نیست ولی با صحبت هایی که شما فرمودین جای بسی خوشحالی هست که میتونیم کار درست رو از نادرست تشخیص بدهیم خداوند رو شاکرم به خاطر وجود شما استاد عزیز و در انتها میگم خدا حفظتون کنه و خدا قوت استاد۱۴۰۰-۰۳-۱۸پاسخ
برای این آیتم یک نظر بنویسید
برای ثبت دیدگاه، باید وارد شده باشید.