چگونگی شکل گیری خواسته ها
آیا تا کنون به این مساله دقت کرده اید که خواسته هایتان چگونه شکل می گیرند؟!
و چه اتفاقی باعث می شود که شما چیزی را درخواست کنید؟!
آیا تا کنون به این مساله آگاه بوده اید که چیزهایی که در حال حاضر دارید، روزی خواسته شما بوده اند؟!
آیا به خاطر می آورید که چه عاملی باعث شد که شما درخواست بدهید و چیز جدیدی را طلب کنید؟
پاسخ این سوال ممکن است شما را متعجب کند! اما باید بگویم آن چیزی که باعث ایجاد خواسته می شود، همان ناراحتی ها، مشکلات و درواقع تضادها هستند.
فرض کنید که شما یک ماشین مدل بالا و پیشرفته دارید و از آن راضی هستید، در این صورت هرگز به فکر داشتن یک ماشین بهتر نخواهید بود. اما اگر دارای ماشین مدل پایینی باشید که دائما خراب باشد و شما را آزار دهد، احتمالا نیاز به داشتن ماشینی بهتر را در خود احساس کرده و درخواست آن را خواهید داد.
بنابراین یک احساس نارضایتی و کمبود، باعث می شود که شما از دل تضاد، احساس نیاز کرده و درخواست دهید که چه چیزی می خواهید.
ولی عکس العمل افراد در برابر این آزارها و تضادها متفاوت است. عده ای از افراد با همان دفعات اولیه که با مشکل مواجه می شوند، سریع درخواست چیز بهتری را می دهند، عده ای دیگر به دلیل باورهای محدود و فقیرانه سعی می کنند با وضعیت موجود خود، به طریقی کنار بیایند و تحت هیچ شرایطی به ذهنشان خطور نمی کند که درخواست چیز بهتری را بدهند، بلکه مدام از شرایط موجود گله و شکایت کرده و دائما غر می زنند و این کار آنها باعث می شود، همان چیزی را هم که دارند از دست بدهند و شرایطی برایشان فراهم می شود که غر زدن بیشتر را جذب زندگی شان کنند.
گروهی دیگر هم مابین این دو گروه هستند و در میانه راه، متوجه می شوند که نیاز جدیدشان را باید درخواست کنند.
آنچه مهم است، این است که تمامی این کمبودها، درواقع آلارم های زندگی هستند و آمده اند که به ما هشدار دهند تا ما نیاز خود را به کائنات اعلام کنیم.
نکته ای که در این جا حائز اهمیت است، این است که نباید برای دستیابی به خواسته خود عجله کنید یا احساس نیاز شدید به خواسته خود را داشته باشید، زیرا در این صورت فرکانس منفی ارسال کرده و از خواسته تان دور می شوید.
در واقع باید به این نکته توجه داشت که برای دستیابی به خواسته، باید یک دوره تکامل طی شود و فرد به یک رشد دست یابد.
درواقع تا وقتی که شخص به اندازه خواسته اش نشود، حتی اگر به آن خواسته برسد، نه تنها خوشحال نمی شود بلکه ممکن است متحمل آسیب هایی نیز گردد.
همان طور که در فایل های قبلی دوره بیان شد، من نیز از این موارد در زندگی خود داشته ام و حتی زمانیکه از قانون آگاهی نداشتم ، به دلیل توجهم به موارد منفی یا مثبت، آنها را وارد زندگی ام می کردم. بنابراین وقتی فضای فکری من خراب بود و توجهم بر روی ناخواسته بود، زندگی ام رو به نابودی پیش می رفت و به دلیل اینکه من از آن دسته آدم هایی بودم که در میانه مشکلات و تضادها، درخواست می دادم، درهایی به روی من باز می شد که همگی مانند معجزه بودند. درواقع این ها معجزه نیستند ولی چون با عقل و منطق، قابل توضیح نیستند ، آنها را معجزه می نامند. در واقع این ها نوعی چیدمان الهی هستند که طبق نظم الهی و بسیار حساب شده به گونه ای هماهنگ می شوند که شما را به خواسته تان برسانند.
من وقتی که مغازه داشتم ، اصلا نمی دانستم که دقیقا چه کاری باید انجام دهم، اما کاغذی در کنارم داشتم و هرکس هرچه را می خواست و درخواست می کرد و من آن را در مغازه ام نداشتم، یادداشت می کردم و به جای غر زدن که چرا آن را ندارم، درخواست آن را می دادم و دریافت می کردم.
و این مساله در زندگی شخصی من هم صادق بود.
آن زمان که من مغازه داشتم، تضادهای زیادی برایم پیش آمده بود. به عنوان مثال مشکلاتی با تعزیرات، صنف، بیمه، هزینه های آب، برق، گاز و حتی با فروشنده هایم داشتم و از طرفی این کار، به گونه ای آزادی های مرا گرفته بود و ذهن مرا درگیر کرده بود و اینها باعث شده بود که درخواست کار و شرایط جدیدی را بدهم که در آن مشکلاتی از این قبیل را نداشته باشم و علاوه برآن شرایطی داشته باشم که بتوانم برای خود خلوتی ایجاد کنم که به مطالعه قوانین در حوزه ای که هم اکنون کار می کنم بپردازم. در صورتیکه که قبل از آن، تنها خلوت من اتاقکی کوچک در مغازه ام بود که وقتی از کار خسته می شدم و دوست داشتم در طبیعت خلوتی به مطالعه بپردازم، چنین طبیعتی در شهر من وجود نداشت ومن درخواست جایی را دادم که جنگل و کوه و چشمه آب داشته باشد و تقریبا ۷- ۸ ماه بعد موقعیت هایی پیش آمد که تمام خواسته های من برآورده شد و من به جایی هدایت شدم که تمام خواسته هایم با هم محقق شدند. این خواسته ها ممکن است برای عده ای بی اهمیت باشند اما برای من، مثل رویا بودند.
بنابراین باید آگاه باشیم که چالش ها و ناراحتی های زندگی آمده اند که به ما هشداردهند تا ما از نیاز خود آگاه شویم و درخواست آنچه را که می خواهیم بدهیم.
پس خواسته ها از دل تضادها به وجود می آیند و به همین شکل جهان پیشرفت می کند.
و شاید همین فایلی که شما هم اکنون درحال گوش دادن به آن هستید، پاسخ یکی از تضادهای زندگی تان باشد، درواقع شما به سمت این فایل هدایت شدید که در دوره شرکت کنید یا به سایت و کانال این مجموعه بپیوندید.
بنابراین هرگاه ناخواستهای برایتان پیش می آید به جای غرزدن و توجه به آن ناخواسته، از خود بپرسید که من در مقابل این ناراحتی، چه چیزی می خواهم و آن را بنویسید و بعد توجه و تمرکز خود را به آن معطوف کنید و آنگاه خواهید دید که راه هایی برایتان باز می شود و به مسیرهایی هدایت می شوید که هیچ یک را در حال حاضر نمی دانید. و پس از مدتی در راحت ترین حالت ممکن به خواسته خود دست می یابید.
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم
خدا رو سپاس میگم از این همه آگاهی که به واسطه کلام پر از عشق ومحبت استاد بمن انتقال پیدا میکنه
درس بزرگی که از این فایل گرفتم این بود که توجه رو از ناخواسته ها بردارم و تمرکز رو بر روی خواسته هایم بگذرام
دوم اینکه از کنار تضاد ها با حالی بد و گلایه مند رد نشوم بلکه تضادها رو راهی جدید برای رسیدن به شرایط بهتر و امکانات عالی تر ببینم.استاد عزیزم هزاران بار سپاس بابت این آگاهی ارزشمندی که بمن دادید