قربانی کردن مراحل قبل و پرداخت هزینه
قربانی کردن را برای رسیدن به سطوح بالاتر زندگی یاموزید، بدون پرداخت هزینه و قربانی کردن مراحل قبل به مراحل بالاتر و چیزهای عالی نمی توان دسترسی پیدا کرد.
همینطور که در زندگی آرام و آهسته رشد می کنید، در طول مسیر باید تصمیم هایی را بگیرید که برای تان هزینه در بر دارد و اگر حاضر به پرداخت آن هزینه ها نباشید، آن پاداش ها به سوی شما نمی آیند و دسترسی به آن ها غیرممکن می شود.
هر چیزی در این دنیا مشاهده می کنید، برای بوجود آمدنش بهایی صرف شده است و اگر آن چیز بخواهد سهم شما شود، شما باید هزینه به دست آوردنش را بپردازید.
حتی شما بدون طی کردن دوره تکامل که خود بخشی از همین پرداخت هزینه ها است بایست سال ها وقت و انرژی و عمر صرف کنید، مرتبا باید وارد تجربه های جدید بشوید تا بتوانید طعم اتفاقات را بچشید و همه ی این ها به معنای پرداخت بها و قربانی است.
شما در زندگی تان اگر نتوانید مرحله ای که در آن هستید را قربانی کنید نمی توانید به مرحله بعدی برسید. اگر نتوانید پرونده رابطه قبلی را کامل ببندید نمی توانید رابطه عاشقانه بعدی را تجربه کنید.
اگر نتوانید از شغل قبلی خود خلاص شوید نمی توانید به شغل جدید دسترسی داشته باشید. اگر نتوانید از شهر و دیاری که در آن زندگی می کنید بگذرید، به شهر دیگر یا کشور دیگر هدایت نمی شوید. در کل تا خارج نکنید نمی توانید وارد کنید، تا از دست ندهید نمی توانید به دست بیاورید.
به این فکر کنید در دعاهایی که می کنید خداوند متوجه خواسته شما بشود و بفهمد که شما دوست دارید یک کوه الماس را داشته باشید، وقتی خدا صدای تان را شنید می خواهد به این درخواست شما جواب مثبت بدهد، چه کاری انجام می دهد؟
شما را از طریقی به کوهی که پر از الماس است هدایت می کند، و این اولین قدمی است که خداوند می خواهد شما را به آن خواسته قلبی تان برساند.
اکنون شما یک کوه الماس را می شناسید که به تازگی پیدایش کرده اید، آیا الان شما می توانید دست تان را در داخل کوه بکنید و الماس ها را استخراج کنید؟ خیر!
اکنون شما برای رسیدن به الماس های داخل کوه، ابزارهایی لازم دارید تا بتوانید آن الماس را استخراج و تبدیل به اسکناس کنید. برای تهیه آن ابزارها شاید مجبور باشید مقدار زیادی پول و زمان صرف کنید، اینجا همان جایی است که ممکن است بین دو راهی بمانید که آیا برای تهیه ابزارها هزینه کنم یا نه؟
برای رسیدن به مراحل نهایی الماس ها شاید قرار باشد از تمام چیزهایی که مدت عمرتان فراهم کرده اید بگذرید، بدون آنکه هیچ ضمانتی به برگشت آن ها باشد، شاید قرار باشد ماه ها یا سال ها وقت و زمان و انرژی صرف کنید، بدون آنکه از نتیجه دادن آن اطمینان داشته باشید.
در اولویت های زندگی این کوه الماس، برای هر کس می تواند یک چیز باشد، برای یکی موقعیت شغلی عالی، برای دیگری خانه ای نو و بزرگ، برای کسی دیگر شهری جدید، برای یکی قهرمانی در رشته مورد علاقه اش، برای دیگری شاید مسیر آگاهی.
در چنین شرایطی تعداد خیلی کمی از افراد، شاید کمتر از یک درصد از انسان ها، حاضر می شوند برای رسیدن به آن چیزی که آرزوی داشتنش را دارند، قربانی بپردازند.
افراد موفق آن هایی هستند که اکنون در چنین شرایطی اگر نیاز باشد تمام داشته ها و چیزهایی که سال ها برایش تلاش کرده اند را قربانی می کنند و برای رسیدن به آن کوه الماس هر چه از دست شان بر می آید را با تمام وجود انجام می دهند و در کنا ر صبوری پیشه می کنند تا اینکه در سال های بعد صدها برابربیشتر از آن چه قربانی کرده اند را بدست بیاورند.
اما آن نود و نه درصد مردم، این کار را نمی کنند و به قول خودشان حیف شان می آید که خانه، زمین، ماشین و یا سرمایه ای که سال ها زحمت کشیده اند و با سختی به دست آورده اند را از دست بدهند. در واقع آن ها از قربانی کردن می هراسند و آن کوه الماس را از دست می دهند.
آن ها به خاطر ترس های شان، به خاطر کم ایمانی شان، به خاطر جسور نبودن شان، آن کوه الماس را از دست می دهند. آن خا نمی توانند به خودشان بقبولانند که اگر کمی صبوری کنند و با شرایط فعلی کنار بیایند، بعدا پاداش آن را می گیرند. در واقع آن ها انتظار دارند که اول پاداش را بگیرند و بعدا هزینه کنند ولی سیستم جهان کاملا برعکس عمل می کند، اول می گیرد و بعد پاداش می دهد.
افرادی که با شک و تردید در زندگی حرکت می کنند، نمی توانند الماس به دست بیاورند، الماس به دست کسانی می رسد که بدون شک و تردید به توانایی هایشان ایمان دارند و می دانند با قربانی کردن و پرداخت هزینه، هیچ چیزی از دست نمی رود و سوخت نمی شود، حتی آن ها می دانند که در نهایت چندین برابر قربانی دادن شان، به دست می آورند.
چرا اکثر افراد نمی توانند قربانی کنند؟ آن ها به علت ترس، بی اعتمادی به جهان هستی، ندانستن قوانین جهان هستی و به خاطر باورهای محدودشان ترس از دست دادن دارند و فکر می کنند اگر چیزی را از دست دادند آن را باخته اند.
اگر من ماشین بهتری می خواهم و یک پارکینگ دارم باید بتوانم از ماشین قبلی بگذرم تا جا برای ماشین جدید باز شود. در مورد رابطه هم به همین شکل است.
بعضی از افراد همچنان که در رابطه ناتمام و ناقص قبلی مانده اند، خواستار شکل گیری رابطه جدیدی هستند. آن ها نمی دانند برای رسیدن به رابطه جدید باید ابتدا رابطه قبلی را کاملا عبور کنند.
خیلی ها از روابط فعلی خود نالان و ناراضی اند و جرات خارج شدن از آن را هم ندارند. آن ها به خاطر ترس های شان سال ها فرد و شرایطی را تحمل می کنند که دوستش ندارند.
این جهان پر از فراوانی است و به اندازه ذهنیت آدم ها به آن می بخشد، ذهنیت کوچک، کوچک می گیرد و ذهنیت بزرگ، بزرگ. اگر آدم مورد نظرت را تا به امروز پیدا نکردی، اگر کار مورد علاقه ان را هنوز نیافته ای، اگر زندگی دلخواهت را نداری، لابد محدودیت هایی در ذهنت داری که مانع از رسیدن تو به آن ها می شود.
اگر در رابطه ای بیمار و افسرده شده ای و هنوز برای گرفتن مهریه تحمل می کنی، در واقع داری چیزی مهم تر را از دست می دهی و آن همین روزها و لحظاتی است که در حال گذراندن آن در بدبختی هستی. باید بتوانی دل بکنی و گرنه جان می کنی.
باید ببینی که آیا سلامتی، آزادی و عشق و شادی که می توانی داشته باشی را قربانی چندین سکه طلا می کنی، آیا ارزشش را دارد؟ اگر ندارد، باید قربانی بپردازی تا طعم خوشبختی واقعی را حس کنی، یعنی از آن چیزی که از تو سلب آرامش کرده است و باعث بیماری و درد و رنجت شده است بگذری، مهم نیست قیمت آن چقدر است، هر چه هست گران است.
چون نعمت سلامتی را با هیچ دارایی مادی نمی توان سنجید، چون عمر از دست رفته را با هیچ وقدار سکه و طلا نمیشه بازگرداند و جبران کرد. دل کندن از مادیات و آدم ها و وابستگی شاید کار راحتی نباشد، اما در پس آن اتفاق هایی رخ می دهد که تو شگفت زده خواهی شد.
یادتان باشد، نوزادی که از شکم مادر متولد می شود بند ناف آن را می برند. چون وقتی می خواهد این دنیا را داشته باشد باید از دنیای قبل که شکم مادر بود، کامل خارج شود و از آن خداحافظی کند. درست است که دنیای جدید ناشناخته و ناآشناست، مانند شکم مادر امن نیست، ممکن است بی غذا شود، ممکن است به دفعات زیاد زمین بخورد، شاید دستش را در آتش بسوزاند و هزاران اتفاق دیگر،اما برای تجربه دنیای جدید باید از دنیایی که در آن بود و حس امنیت بهش می داد بگذرد تا بتواند دنیای جدید را داشته باشد.
شاد باشید
برای این آیتم یک نظر بنویسید
برای ثبت دیدگاه، باید وارد شده باشید.