بزن بغل برای رفع خطا
رفع خطا به این معناست که اگر گاهی در زندگی متوجه می شویم که مسیرمان نادرست است یا این که قدرت تصمیم گیری مان ضعیف می شود بهترین راهکار این است که به خود مان فرصتی بدهیم برای اندیشیدن، برای این که بدانیم و بفهمیم که ریشه مشکل کجاست.
بدترین کاری که در این مواقع می توان انجام داد که جبران را برای ما سخت تر می کند ادامه دادن به مسیر اشتباه، بدون رفع خطا است. وقتی ما به مسیری که می دانیم اشتباه است ادامه می دهیم، هر روز، ما را از مقصد یا هدف مان دورتر می کند و منجر به ترس، اضطراب و نگرانی بیشتر می شود.
خیلی وقت ها شرایطی برای انسان پیش می آید که او را خسته و درمانده می کند و او برای فارغ شدن از آن موقعیت، به شرایطی تن می دهد که صد بار بدتر از شرایط قبلی است یعنی ادامه دادن به مسیر غلط! بهتر است که یک مکث کوتاه کنیم خودمان را برای رفع خطا بزنیم بغل، ببینیم دردمان چیست و درمانش چیست؟!
بعضی ها در کسب و کار و یا در روابط آن قدر خسته می شوند که به جای رفع خطا و اصلاح آن کار یا رابطه، آن را کنار می گذارند و وارد شغل جدید یا رابطه جدیدی می شوند که هزاران بار بدتر از شرایط قبلی است.
بعضی وقت ها در کسب و کار، شرایطی به وجود می آید که ما را خسته می کند، این شرایط می تواند به دلیل عدم آگاهی از نقص هایی باشد که در ما وجود دارد نه در کسب و کار و شغل. یعنی به جای این که روی نقاط ضعف خودمان کار کنیم، مدام به دنبال تغییر شغل می گردیم.
ما به خاطر باورهای نادرست و عدم رعایت یک سری آیین واصول، نتوانستیم نتیجه دلخواه را بگیریم. یا علم آن کار را به درستی یاد نگرفتیم و به جای رفع خطا های مان، در آن شغل و کسب و کار، خود شغل را عوض کردیم.
مثلا 4 یا 5 سال در شغلی بودیم، در آن شغل کلی تجربه کسب کردیم، کلی مشتری بدست آوردیم و نام و نشانی پیدا کردیم، پس از مدتی دوباره همان حال و احساس خستگی، در ما نمایان می شود و ما فکر کردیم آن شغل ایراد دارد. حال آن که حقیقت چیز دیگری است ایراد در خود من است.
اگر شما فیلم و سریالی را می بینید که خیلی حرفه ای ساخته شده است و شما را تحت تاثیر قرار می دهد، آن چه آن فیلم و سریال را با کیفیت نموده هنر کارگردان است نه خود فیلم. این شغل ها نیستند که درآمد دارند این ما هستیم که آن ها را به درآمد تبدیل می کنیم.
تا زمانی به این درک نرسیم که خطا در خودمان و باورهای مان است و مادامی که توانایی های خود را افزایش ندهیم و علم آن شغل و کسب و کار را یاد نگیریم این روند همچنان ادامه دارد و چیزی تغییر نمی کند.
در حوضه روابط هم همین طور است، فرد مدتی است وارد رابطه شده، در ابتدا با ذوق و شوق پیش می رود پس از گذشت مدت زمانی، نسبت به اخلاق همسر، شرایط بیرون و شرایط اقتصادی احساس فشار و خستگی می کند.
تمام این فشارها به دلیل الگوی ذهنی خود فرد است، یعنی وقتی الگوی ذهنی فردی خراب باشد، زمانی که در رابطه قرار می گیرد، مدام برایش موانع پیش می آید و او فکر می کند طرف مقابلش ایراد دارد و در جستجوی تغییر رابطه است حال آن که رابطه نیست که مشکل دارد، بلکه خطا در ذهن آن فرد است که باید رفع شود.
بسیاری از افراد در این قسمت کاملا برعکس عمل می کنند و به جای پیدا کردن و رفع خطا ی خودشان، در جستجوی تغییر شرایط بیرونی هستند. باید بدانیم هر شرایطی که ما را خسته می کند، خطا از خودمان است و بپذیریم که می توانیم آن را حل کنیم.
فرض کنیم شما با ماشین تان در جاده ای در حرکت هستید، ابتدا همه چیز به خوبی پیش می رود همان طور که به مسیر ادامه می دهید متوجه تغییر صدای خودرو خود می شوید یا متوجه تغییری در یکی از آمپرهای ماشین می شوید.
شما متوجه چیزی غیر عادی در ماشین تان می شوید و می دانید که ماشین شما به مشکلی برخورده است. حال در این مواقع چه کاری انجام می دهید؟! آیا باز هم با همان نقص به مسیرتان ادامه می دهید؟!
پاسخ روشن است، ابتدا سرعت تان را کم می کنید ماشین را بغل می زنید و کمی صبر می کنید تا سرد شود سپس کنترل می کنید که خطا از چه می تواند باشد.
اگر خطا را شناسایی کردید و از عهده برطرف کردنش برآمدید آن را رفع می کنید دوباره استارت می زنید و به مسیرتان ادامه می دهید. اگر چنانچه اشکال را پیدا نکردید یا نتوانستید آن را رفع کنید از متخصص کمک می گیرید.
شما می دانید که با ادامه دادن مسیر، با آن نقص، به احتمال خیلی زیاد در جاده خواهید ماند و متحمل خسارت و زیان بیشتری خواهید شد یا حتی در برخی موارد، جبران خسارت برای تان سخت می شود.
در مسیر زندگی هم گاهی ماشین زندگی مان صدایی غیر طبیعی می دهد و برای مان کاملا واضح است که چیزی سر جای خودش نیست و کاملا درک می کنیم که این زندگی حالت طبیعی ندارد.
علائم آن هم این است که احساس خوشبختی نمی کنیم، مرتبا درگیر بیماری هستیم، کسب و کارمان لنگ می زند، رابطه مان به چالش کشیده شده است، نا آرام هستیم و یا مواردی دیگر.
برای این که هزینه و خسارت بیشتری نپردازیم، سرعت مان را کم می کنیم، خودمان را بغل می زنیم، کمی استراحت می کنیم و آرام می گیریم سپس برای رفع خطا، در خودمان جستجو می کنیم ببینیم اشکال کار از کجاست.
چنان چه خطا را شناسایی کردیم آن را رفع می کنیم و اگر از عهده رفع آن خطا برنیامدیم از یک متخصص کمک می گیریم.
اگر فکر می کنی که توقف کردن در مسیراشتباه، تو را از چیزی یا از جایی عقب می اندازد کاملا در اشتباهی. ادامه به یک مسیر اشتباه، خطا ی بزرگ تری است و شاید زندگی دیگر مجال جبران را به شما ندهد.
تنها شدن و اندیشیدن هراز چندگاهی برای زندگی نیاز است. این که ما در زندگی، تخته گاز و با سرعت بالا بدون آن که بدانیم به کجا می خواهیم برسیم در حرکت هستیم، بزرگ ترین خطاست.
بزن بغل، آرام شو، چک کن، رفع کن، استارت بزن، ادامه بده … همیشه این فاکتور را رعایت کن
شاد باشی
برای این آیتم یک نظر بنویسید
برای ثبت دیدگاه، باید وارد شده باشید.