نحوه اجابت دعا برای رسیدن به خواسته ها و آرزوها
اجابت دعا برای رسیدن به آرزوها و رویاها یک روند قانونی و مشخص دارد که ما باید به تک تک آن قوانین آگاه باشیم و چنانچه نیاز به تصمیم یا عملی داشت،عمل کنیم تا دعای مان به مرحله اجابت برسد، آشکار شود یا به آن چیزی که می خواهیم برسیم. این روند به شکل زیر می باشد.
در مرحله اول قبل از اجابت دعا، ابتدا یکسری مسائل و پیش آمدهای به ظاهر تلخ و ناراحت کننده، به هم ریختگی، حتی بعضا ترسناک، مثل از دست دادن کار، از دست دادن شریک زندگی، از دست دادن پول و دارایی، آلوده شدن به بیماری، افتادن به زندان و یا صدها مورد دیگر برای شما اتفاق می افتد که می تواند هر انسانی را خسته و درمانده کند.
وقتی این اتفاقات رخ می دهند در واقع زندگی ما در حال آبستن شدنِ چیزی که ما در زندگی آینده مان وجودش را نیاز داریم هست. یعنی از درون این خستگی ها، تضادها، ناراحتی ها، مشکلات و کمبودهای زندگی، ما تازه متوجه می شویم که چه چیزی یا چه چیزهایی را در زندگی خواهان هستیم. یا در این ناراحتی ها ما آرزویی را طلب می کنیم، یا برای رخ دادنش دعا می کنیم..
مثلا وقتی شما در فضا یا جایی قرار می گیریم که هوای آن جا بسیار سرد است، در وحله اول شما احساس سرما می کنید. این سرما را تا آنجایی که برای تان آزاردهنده نباشد تحمل می کنید، اما اگر شدت و دوام آن زیاد باشد، در یک جایی این احساس سرما خسته تان می کند..
اکنون در اینجا یک تضاد شکل گرفته است به نام وجود سرما، که فشار آن زیاد است و امکانات و تحمل شما در مقابل آن کم است. بنابراین شما با تجربه این فضای ناراحت کننده و این سرمایی که هیچ آمادگی قبلی برایش نداشتید آرزویی می کنید یا خواهان راهی برای حل مشکل تان می گردید.
مثلا می گوئید ای کاش ابزاری بود می توانستم آتشی را روشن کنم، ای کاش به یک محیط گرم، یا یک خانه گرم، یا یک ماشین گرم می رسیدم، ای کاش لباس گرم بیشتری را داشتم، ای کاش اکنون یک بخاری بزرگ داشتم و یا …
این چیزهایی که در این لحظات شما برای گرم شدن و گرم ماندن تان نیازمند شان شدید و دوست دارید که اکنون وجود داشته باشند، اسم شان آرزوست حتی اگر شما متوجه آرزو کردن تان نباشید و این آرزوها از درون سرمایی که شما را آزار می داد و دوستش نداشتید متولد شدند..
یا مثلا در خانه ای مستاجر هستید که قبلا شرایط برای تان خوب بوده است، اما اکنون به مرور زمان شرایط به سمتی رفته است که صاحب خانه تان سخت گیر تر شده است، برق یا آب خانه به مشکل خورده است، همسایه ها با سر و صدا و دعوا ایجاد مزاحمت کرده اند و یا هر چیز دیگری شما را از این شرایط ناراضی کرده است. …
بدین ترتیب شما از این وضعیت به شدت خسته و کلافه شده اید و به دنبال راه چاره ای هستید که شرایط را عوض کنید یا دوست دارید جای تان را به جایی جدید تغییر دهید یا حتی ممکن است دعا کنید و بگوئید خدایا ای کاش می شد من خودم روزی صاحب خانه شوم و …
اینکه اکنون شما دوست دارید جای تان یا شرایط تان را عوض کنید خود یک آرزو یا یک خواسته است که از دلِ همین ناراحتی ها و نارضایتی ها متولد شده است و شما مرتبا بصورت آگاهانه یا ناآگاهانه در حال دعا کردن، درخواست کردن یا آرزو کردن برای علاج آن مشکل هستید..
مثال سوم: یا اینکه مدتی است که در شرایط سخت زندگی تان، دچار یک بیماری نیز شده اید و این بیماری تا آنجا پیش رفته و ادامه دار شده است که شما از بودنش خسته شده اید و الان کاملا و با تمام وجود خواستار داشتن یا برگشتن سلامتی تان هستید و این خواسته سلامتی، باز از درون همین ناراحتی ها متولد شده است.
آنچه تا به اینجا توضیح دادیم مرحله اول که مرحله تولد خواسته ها یا واضح شدن خواسته ها و آرزوها از درون ناراحتی ها و تضادها بود و بعد از واضح شدن خواسته ها، ما برای بودن آن آرزوها در زندگی مان یا داشتن آن آرزوها دعا کردیم یا با تمام وجود آن را خواستیم.
اکنون وارد مرحله دوم می شویم، که باید به این ای کاش گفتن های ما از طرف خداوند یا کائنات پاسخ داده شود. یعنی اکنون قرار است جهان هستی پس از شنیدن صدای ما یا شنیدن دعای ما، آن را اجابت کند.
در مرحله قبل ما متوجه شکل گیری آرزویی در وجودمان شده ایم و برای اجابت آن دعا هم کردیم، اما شاید هیچ امکانی یا هیچ راهی برای رسیدن به آنچه خواستارش شدیم، نداشته باشیم..
در این زمان ها، اگر فردی مذهبی باشیم نماز مان را خالص تر می خوانیم و در آن دعای بیشتری می کنیم. اگر مذهبی نباشیم از شیوه هایی مانند سکوت، خلوت، مراقبه و یا هر نوع نیایشی به سبک خودمان استفاده می کنیم و خواسته مان را از جایی یا قدرتی که مافوق خودمان است (یعنی خداوند) می خواهیم..
یا این قبیل سوالات را می پرسیم: چگونه می توانم به این خواسته برسم؟ چه راهی برای رسیدن به این خواسته وجود دارد؟ چه کاری را برای رسیدن به این خواسته باید انجام دهم؟ این سولات در واقع طلب یا درخواست کمک از نیرویی می باشد که ما در این جا آن را خدا می نامیم.
وقتی این سوالات را مرتب می پرسیم و بر روی راه حل متمرکز می شویم نه بر روی خودِ مشکل، اکنون زمان اجابت دعای مان یا پیدا شدن راهی برای حل مشکل مان است که ما آن راه را نمی دانیم و آن وظیفه خداوند است.
حال وقت آن است که خداوند وظیفه و سهم خودش را انجام دهد. چگونگی وارد شدن خداوند برای حل مسئله ما همان چیزی است که تقریبا مشکل اکثر مردمی است که قوانین اجابت دعا و تحقق آرزوی شان را نمی دانند.
عزیزان و دوستان به این نکته ها خوب توجه کنید: خداوند از طریق شهود، از طریق الهام به قلب مان، از طریق ایده ها، از طریق خواب دیدن، از طریق جرقه های فکری یا ذهنی یا حتی احساس مان یا از طریق آدم هایی که در مسیر ما قرار می دهد خودش را وارد چرخه مشکل ما می کند تا آن را حل کند.
یعنی اگر کمی آگاهی داشته باشیم و هوشیار باشیم و به نشانه ها توجه کنیم کاملا به وضوح رد پای خداوند را در بودن در کنارمان و یا حضور او در اتقات زندگی مان برای از بین بردن مشکلات مان قشنگ متوجه می شویم. یعنی خداوند به شکلی به ما می فهماند که باید کاری را انجام دهیم.
این بخش بسیار مهم است که پس از آرزو کردن و سپس دعا کردن باید کاملا خودمان را کنار بکشیم و گوش به زنگ الهامات ، هدایت ها و نشانه ها باشیم. و فهمیدن الهامان و دنبال کردن آن خیلی هوشیاری و دقت می خواهد..
اکنون به مرحله سوم رسیدیم که باید به آنچه بعنوان الهام دریافت می کنیم یا به آنچه قلب مان دستور می دهد عمل کنیم یعنی باید دست به اقداماتی بزنیم که از طریقی به ما فهمانده شده است، شاید نامحسوس!
یا شاید حتی خداوند فردی را در مسیر زندگی مان قرار داده است که نقشش کمک به ما است. باید بتوانیم آن را درک کنیم و بدون هیچ شک و تردیدی دست مان را به دست فرستاده خدا بدهیم تا بتوانیم به چیزی که خواسته بودیم برسیم.
اگر ما از علم هدایت ها، از علم چگونگی پاسخ دادن خداوند به اجابت دعای مان کمی آگاهی داشته باشیم کاملا می دانیم که باید در مرحله آخر اقداماتی را انجام دهیم که عمل به آن و ادامه دادن به آن ما را به مقصودمان می رساند.
اما اگر به هر دلیل چه الهامات را درک نکنیم، چه نشانه ها را نفهمیم، چه افرادی که فرستاده خدا هستند را نشناسیم و با او همراه نشویم و یا شاید حتی بترسیم برخی کارها را انجام دهیم، اما باید بدانیم که آرزوی ما شکل نمی گیرد، مگر آنکه آن کار را انجام دهیم.
یک بار دیگر خلاصه وارد مراحل گفته شده را به شما می گوئیم.
شما بعد از تجربه بعضی از ناراحتی ها و ناخواسته ها در زندگی تان چه آگاه باشید و چه نباشید مطمئنا درخواست یا طلب چیزی را می کنید که جایش را در زندگی تان خالی می دانید، این همان آرزوی شماست.
یعنی شما به شکلی که شاید خودتان هم نفهمید آرزو می کنید و یا حتی دعا می کنید که ای کاش من آن چیز یا آن چیزها را داشتم. به این ترتیب شما خواسته تان را اعلام می کنید و آن را برای ظهور پیدا کردن به مرحله بعد می فرستید.
در مرحله دوم خداوند وارد کار می شود و از راه هایی که فقط و فقط خودش می داند به قصد کمک به شما برای حل مشکلات تان وارد عمل می شود و از طریق شهود یا قلب شما و یا راه هایی که پیش تر گفتیم به نحوی به شما می فهماند که باید اقدامی را انجام دهید.
در مرحله آخر راهی پیش پای شما گذارده می شود که بدون سوال کردن، باید وارد آن شوید، همان کاری که حس های تان به طرقی به شما می گویند باید عمل کنید تا بتوانید خواسته تان را در دست تان داشته باشید و چنانچه این مرحله را به هر دلیلی انجام ندهید یا اعتماد نکنید انگاری دعای شما اجابت نمی شود و یا آرزوی شما شکل نمی گیرد.
شاید دشوارترین بخش از روند شکل گیری خواسته ها، تا رسیدن به آن ها، همین بخش آخر یعنی، عمل کردن به ایده ها و الهامات باشد که اکثر افراد در آن شکست می خورند و یا ناکام می مانند.
چون در این مرحله شما باید کارهایی را انجام دهید، هزینه هایی را بپردازید و یا مسیری را بروید که هیچ چیزی از ته آن نمی دانید و فقط با قدرت ایمان، اعتماد و توکل ادامه می دهید.
اگر به خاطر این که ما از نتیجه قطعی آن اطلاعی نداریم، به خاطر ترس از هزینه کردن، ترس از اقدام کردن، ترس از آینده ناشناس، ترس از تنهایی، ترس از بی پولی و یا موانعی که ممکن است بعدا در مسیرمان پیش بیاید وارد راه نشویم دعای ما اجابت نمی شود.
شما نسبت به آرزویی که داشتید بعد از دریافت ایده و یا الهام ممکن است مجبور باشید از کار فعلی تان خارج شوید، ممکن است قرار باشد از رابطه حال حاضرتان خارج شوید و یا خانه را ترک کنید.
ممکن است قرار باشد درس تان یا دانشگاه تان را ترک کنید، ممکن است قرار باشد از خانواده تان برای مدتی دور شوید، ممکن است قرار باشد مدتی را تنهایی بسر ببرید، ممکن است قرار باشد از چیزی دیگر در زندگی تان که گذشتن از آن برای تان سخت است، بگذرید و همه و همه ی این اقدامات در جهت رسیدن شما به آرزوی تان است
اجابت دعا فقط بعد از عمل کردن ما به این ایده ها یا الهامات رخ می دهد و کسانی این نعمت ها و آرزوها را می توانند داشته باشند و یا زندگی کنند که به نیروی برتر از خودشان ایمان دارند و به آنچه احساس می کنند باید عمل کنند بدون کمترین تردیدی و یا سوالی عمل می کنند.
هرچند که تمام ترس های ما واهی و ذهنی هستند و اصلا قرار نیست هیچ آسیبی بعد از اقدام به ما وارد شود، اما خیلی از افراد را همین ترس های واهی که فقط در ذهن شان وجود دارند و اصلا واقعی نیستند مسیرشان را ترک می کنند یا بیخیال آرزوی شان می شوند.
هر چقدر که ما در مراحل قبلی دعا کرده باشیم، نیایش کرده باشیم، با خدا حرف زده باشیم، مراقبه انجام داده باشیم یا هر کار دیگری انجام داده باشیم، چنانچه بخش آخر آن را انجام ندهیم، آن دعا یا دعاها اجابت نمی شوند. یعنی مرحله آخر آدرس آرزوی ماست که باید به آن آدرس برویم و بس!.
شرط اجابت دعا در عمل کردن به آنچه می دانیم باید انجامش دهیم خلاصه می شود. شاید خیلی از افراد به این نکته دقت ندارند که دعا و نیایش و هر صحبتی با خداوند، به تنهایی برای رسیدن به خواسته و آرزوها کافی نیست.
دیده می شود که خیلی از مردم وقتی که خواسته ای دارند، همان مراحل ابتدایی یعنی دعا کردن، مراقبه کردن و حرف زدن با خدا را انجام می دهند بدون آن که به این نکته واقف باشند که خداوند هرگز و هرگز خواسته ای را بدون عملِ ما، شکل نمی دهد.
آن طور نیست که خداوند چیزی را آماده و کادو کند و پس از دعای ما آن را به ما تقدیم کند. اجابت دعا به این معناست که خداوند بعد از دعای ما به واسطه ایده و الهامی که به ما می بخشد مسیری را جلو پای ما قرار می دهد که باید در آن مسیر وارد شویم تا به خواسته مان برسیم.
زمانی که ما دعاهای مان را انجام دادیم و از طریق ایده و الهام، چیزی به ما گفته شد که ما را وادار به عملی می کند، دیگر ما نیازی به انجام مکرر مراحل قبلی یعنی دعا کردن و نیایش برای برآورده شدن خواسته مان یا دعا برای اجابت آن نداریم.
تمام آن چه اکنون باید انجام دهیم عمل کردن است و بس! هیچ کار دیگری ما نیاز نداریم انجام دهیم و اگر چیزی جز انجام به ایده مان انجام می دهیم و یا هنوز باز هم دعا می کنیم، هر چقدر این کار را تکرار کنیم فایده ای برای مان ندارد، مگرزمانی که عمل کنیم.
بیشتر مردم فقط از روند آرزو کردن، دعا کردن، عمل کردن و سپس دریافت کردن، فقط همان بخش ساده آن یعنی دعا کردن که نیاز به شجاعت و ایمان ندارد را، انجام می دهند و بخش آخر آن که کمی ترسناک و نیاز به ایمان دارد را می خواهند دور بزنند.
بنابراین دعا زمانی اجابت می شود که ما این مراحل را به طور کامل و بدون نقص انجام دهیم و چنان چه مراحل را نقض کنیم، مخصوصا مرحله عمل کردن را، هرگز خواسته یا آرزوی مان شکل نمی گیرد.
شاد باشید
برای این آیتم یک نظر بنویسید
برای ثبت دیدگاه، باید وارد شده باشید.