کمک به دیگران تا چقدر جایز است؟
کمک به دیگران تا چه حد جایز است؟ آیا ما تا هر چقدر که دلمان خواست و به هر کسی که دلمان خواست می توانیم کمک کنیم؟ همیشه هر کجا که رفتیم و به هر کسی که رسیدیم این جمله را زیاد شنیدیم که کمک به دیگران گم نمی شود، یا آدم بتونه دست کسی رو بگیره خیلی خوبه و خدا در عوض جواب اون خوبی رو میده.
یا شنیدیم که: تو نیکی کن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز. و اینقدر این مسئله برای ما بد جا افتاده که ما حتی برای نجات شخص دیگری خودمون رو قربانی می کنیم، از وجودمون می کَنیم و به دیگران می دهیم و لقمه را از دهن خودمون در میاریم و به دهن دیگران میزاریم و هزاران بار هم چوب این رفتار یا این کارمون رو از همون دیگران خوردیم.
چرا ما مجاز به کمک به همه نیستیم؟
اول اینکه:
ما هر کدوم مون یک پیمونه یا یک ظرفیتی نسبت به کمک به دیگران داریم و خلاصه یه جایی این ظرفیته پر می شه و ما از آن شخص طلب کار یا متوقع می شویم و انتظار داریم که اون شخص برای این کمک کردن ما به ما به شکل دیگه ای کمک و جبران کنه، حال بماند که نه تنها آن شخص کمک ما را جبران نمی کند بلکه در بیشتر موارد به شکلی با ما برخورد می کند که ما را عامل و مسبب تمام آسیب های زندگی اش نیز می داند و به نوعی اون طلبکار ما می شود.
دوم اینکه:
اگر ما این جمله را که تو نیکی کن و در دجله انداز رو شنیدیم و باور داریم به این معناست که تو نیکی کن و فراموش کن یا کمک کن و فراموش کن.
یعنی کمکی که کردی رو بعنوان دستی از طرف خداوند در زندگی کسی بدان و طرف حساب تو خداوند هست و معامله تو با خداوند بوده نه آن شخص! اگر با خدا معامله داشتی پس دیگر نه متوقع می شوی، نه انتظار جبران داری و نه پیگیر نتیجه کمکت هستی که ببینی چطوری باهاش برخورد میشه.
تو وقتی احساس کردی که که باید به کسی کمک کنی، او را کمک می کنی و رد میشی میری. و این نیکی در بیابان دست تو را خواهد گرفت. یا در به روی کسی باز کردی خدا جای دیگه، توسط کس دیگه ای در برای تو باز می کند.
سوم اینکه:
خودِ همین نیکی کردن و در دجله انداختن هم قانون داره، و خیلی وقتا می خواستیم به کسی کمک کنیم، خودمان هم از نیت مان خبر داشتیم، حتی شخص مقابل هم که کمک گیرنده بوده از نیت ما خبر داشته، اما نتیجه آن کمک چیزی جز یک آسیب به شخص نداشته و بنوعی اومدیم ثواب کنیم کباب کردیم یا کباب شدیم.
اینجا قانون کمک به دیگران مفهوم پیدا می کنه، که تا کسی دست کمک به سمت شما دراز نکرده است شما مجاز به کمک کردن به او نیستید. همه ما خوب میدونیم که حتی ما تا زمانی که از خدا هم درخواست کمک نکنیم هرگز خدا به ما کمک نمی کند. حال با این آگاهی چطوری می خواهیم کاری یا قانونی که خدا در صدد عمل به آن است ما می خواهیم بشکنیم و از خدا مثلا مهربان تر باشیم.
اینها همان اصول و قوانینی هستند که یا دیگرانی که به ما یاد دادند آنرا بد آموزش دادند یا اینکه درک خودِ اون افراد هم از کمک کردن به دیگران، درک ناقص و نادرستی بوده است. و ما بخاطر وجود همین باورها فقط می خواهیم کمک کنیم حال به هر قیمتی که بشود و این نوع کمک کردن خطاست.
خود را قربانی کردن
وقتی من می بینم کسی در دریا در حال غرق شدن است و من هم در آن لحظه از دست دادن جانش را شاهدم، اما در مقابل شنا کردن را هم بلد نیستم و مطمئنم که اگر درون دریا بروم خودم نیز غرق می شوم.
آیا من بعنوان وظیفه انسانی برای کمک به آن فرد مثلا باید خودم را غرق کنم؟ در صورتی که از ابتدا از نتیجه کارم آگاهم و میدانم من کمترین کمکی به اون شخص نمی تونم بکنم، چون خودم هم وارد آب شوم غرق می شوم!
فراگیری قوانین الهی
همه چیز در این دنیا برای خودش آیین و اصول و قوانینی دارد که ما با یادگیری درست آن، و عمل به آن می توانیم هم به انسان های زیادی کمک کنیم، هم به رشد و پیشرفت دنیا کمک کنیم و هم به خودمان هم آسیب وارد نکنیم، حتی کلی هم لذت ببریم از تاثیری که می توانیم در زندگی بقیه بگذاریم.
زمانی کمک کردن ما منجر به فاجعه می شود که ما قوانین الهی را نقض می کنیم و می خواهیم کاری که خداوند شاهد آن هست و کمترین واکنشی به آن نشان نمی دهد را ما بدست بگیریم و بنوعی روی خدا را کم کنیم و این عین بی ایمانی و بی اعتمادی ما نسبت به آن قدرت مطلق یعنی خداوند است.
برای درک بهتر مطلب پیشنهاد ما فایل رایگان: آیا به عدالت خداوند باور دارید؟
نقض قوانین الهی
اگر ما خداوند را بعنوان قدرت کل و پرودگار عالم(الحمدالله رب العالمین) و قدرت یگانه و واحد (قل هوالله و احد) پذیرفیم و قبول داریم پس اگر او نظاره گر این اتفاقات یا مشاهده گر این مسائل هست، ما هم نظاره گر می شویم و خلاف روحیات خداوند عمل نمی کنیم.
مسئله اینجاست که خداوند به عنوان مدیر کل دست ما را در زندگی و دنیا باز گذاشته است و در امورات ما مداخله نمی کند، اما ما انسان ها که مخلوق خداوند هستیم دست خدا را باز نمی گذاریم و دائم دوست داریم در امورات او دخالت کنیم. و این رفتار ما نتیجه ای به جز اسیب رساندن به خودمان، به انسان ها و به جهان برای ما ندارد.
حتی اگر نیت مان خیر باشد… ما در حال نقض قوانین الهی هستیم و چوبش را هم به شکل های مختلف از دست همان کمک گیرها خواهیم خورد، ولی باز هم شاید برایمان درس نشود و هزاران بار بخواهیم این رفتار را تکرار کنیم.
برای درک بهتر مطلب پیشنهاد ما محصول سفارشی: دوره راز قوانین زندگی
برای این آیتم یک نظر بنویسید
برای ثبت دیدگاه، باید وارد شده باشید.